خبر به دورترین نقطه ي جهان برسد نخواست او به منِ خسته بی گمان برسد شکنجه بیشترازاین؟ که پیش چشمِ خودت کسی که سهم توباشدبه دیگران برسد چه میکنی؟اگراو را که خواستی یک عمر به راحتی کسی از راه ناگهان برسد،... رهاکنی برود از دلت جدا باشد به آنکه دوست تَرَش داشته به آن برسد رهاکنی بروند و دو تاپرنده شوند خبر به دورترین نقطه ي جهان برسد گلایه اي نکنی بغض خویش را بخوري که هق! هق!... تو مبادا به گوششان برسد