سلام نفسم...
خوبی؟؟ چی گفتم؟؟ یادم نمی یاد هیستوری مسنجر هم غیر فعال کردم!!! نمیتونم بفهمم چی گفتم
ممنون عشخ من میدونم دعا میکنی منظورم این بود بیشتر دعا کنی
امروز انتخاب واحد داشتم!! از ساعت 7:30 بیدارم!!
آها یادم اومد!! منظورت افسردگی بود؟؟ دلیلش رو که گفتم همونجا دیگه
دلم گرم خداوندیست
که با دستان من گندم برای یاکریم خانه می ریزد !
چه بخشنده خدای عاشقی دارم
که می خواند مرا با آنکه می داند گنهکارم
دلم گرم است
می دانم بدون لطف او تنهای تنهایم
عجب تنهایی بکری!
که با او یک جهان دارم
نمی دانی عجب حسی است