یک سال از من کوچیکتر بود...رفته بود برای دفاع پایان نامه ش ...تو راه برگشت....
نه ازدواج نکرده بود...اوهوم...خیلی سخته...خدا بهشون صبر بده
فدای عخشم بشم ک نگرانم میشه:بغل...خسته م از زندگی...حس حرف زدن ندارم نفیس
اوهوم...ایشالا سرت همیشه به خوبی و خوشی شلوغ باشه عشقم:بوس
فدات عزیزم...تو هم همین طور:قلب