mr.mohamadi
پسندها
109

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • عشق : راستین ترین و متعالی ترین احساس و نیاز انسان است اما معشوق ؟ دروغین است !دل هائی که عشق های بزرگ و پرشکوه می آفرینند کم نیست...........اما روح هائی که معشوق باشند هیج نیست !؟و این بسیار قابل تامل است که چرا عشق راست و معشوق دروغ است ؟دکتر علی شریعتی
    آنچه می خواهیم نیستیم وآنچه هستیم نمی خواهیم ، آنچه دوست داریم نداریم و آنچه را داریم دوست نداریم ، وعجیب است هنوز امیدوار به فردایی روشن هستیم ساعت ها را بگذارید بخوابند بیهوده زیستن نیازی به شمردن ندارد..............دكتر شريعتي
    ماندن، سنگ بودن است و رفتن، رود بودن .بنگر که سنگ بودن به کجا می رسد جز خاک شدن ،و رود بودن به کجا می رود جز دریا شدن ...- دکتر شریعتی
    من از شريعتي سير نميشم............ولي همشو امشب واسم نفرست..........دوس دارم مدام كم كم برام بفرستي.........اين طوري بيشتر لذت مي برم.... عالي بود...........يه دنيا ممنون..............ادم با معرفتي هستي
    دكتر شريعتي راست ميگه همين طوره..........به قول سهراب (يادم باشد كه كاري نكنم كه به قانون زمين بر بخورد)........نميشه از قانون طبيعت سرپيچي كرد......گاهي اوقات فك مي كنم......كاش اونقد روحم وسعت داش كه تو كالبد خاكيم نمي گنجيد اون موقع مجبور نبودم بشينم كتاب قانون زمينو لحظه به لحظه ازمون بدم.........تستاش خيلي سخته.......از گزينه هاش بيزارم
    کلاغ پـَر...؟؟ نه کلاغ را بگذاریم برای آخر ...نگاهت پـَر ....خاطراتت هم پـَر...صدایت ؛ پـَـــر ....کلاغ پـَر..!؟؟نه ؛ کلاغ را بگذاریم برای آخـــر ...جوانی ام پـَر ....خاطراتم پــَر ...من هم ...پــَـــــر ....حالا تو مانده ای و کلاغ ؛ که هیــــــــــــچ وقت به خانه ش نرسید
    بیاندیش به بادبادک‌های بر باد رفته......و کوکانی که پشت چراغ‌های قرمز.........به جای بادبادک معصومیتشان را به باد می‌دهند...........
    بازم پا گذاشتي رو دلم...........واسم دكتر شريعتي فرستادي..............اگه بازم داري بفرست.........البته بي زحمت..............چيكار كنم اسيرشم....... اين مرد دنيايي از معرفته....... بعضي حرفاش بدجور با دلم بازي مي كنه
    همون دومي كه انتخاب كرديو باهاش موافقم..........هم معقولانس.....هم لذتبخشو شيرين
    اخرين جملات متنت منو ياد اين انداخت (بزار بين من و تو دستاي ما پلي باشه واسه از خود گذشتن)..........بايد از من گذشت تا به ما رسيد
    شما كدومشي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟.........كنجكاوم كردي!!!!!!!!!!!!!!!
    افرين خوبه..........از ادمايي تو سبك شما خوشم مياد............مرد بايد تو چند جا كار كنه...........ابهتشم به كاري بودنشه.نه به قيرواتفارش
    دلم برای کودکیم تنگ شده برا روزایی که باور ساده ای داشتم همه آدما رو دوست داشتم مرگ مادر کوزت را باور میکردم و از زن تناردیه کینه به دل میگرفتم مامانم که میرفت به این فکر بودم که مثل مادر هاچ گم نشه دلم میخواست ممُل رو پیدا کنم از نجاری ها که می‌گذشتم گوشه چشمی به دنبال وروجک بودم تمام حسرتم از دنیا نوشتن با خودکار بود برا دوستی‌های خالصانه دلم تنگِ ، دلم برا کودکیم تنگِ........................
    اشكی ازشاخه فرو ریخت ...............مرغ شب ناله ی تلخی زد و بگریخت!!!!!!!!!!اشك در چشم تو لرزید ..............ماه بر عشق تو خندید،یادم آید كه از تو جوابی نشنیدم ..................پای در دامن اندوه كشیدم ...........نگسستم ، نرمیدم ..............رفت در ظلمت غم، آن شب و شب های دگر هم .............نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم ..............نه كنی دیگر از آن كوچه گذر هم!!!!!!!بی تو اما به چه حالی من از آن كوچه گذشتم!!!!!!!1
    شعرات فوق العادس..............من اين سبك شعرا رو خيلي دوس دارم.........خوشحالم كه از اون شعر خوشت اومد بازم برات ميزارم
    بازم تشكر كه اينقد به من لطف داريد...........شما سر كار ميريد؟...............خوب بود........كتاب واسه ارشد خريدم............شما امسال خودت رفتي نمايشگاه؟
    سلام......خوبين اقاي محمدي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟.............اين چه حرفيه...........اين روزا درگير خيروخوشي بوديم عروسي يكي از نزديكام بود.........كلا فقط در حد پيام خوندن ان مي شدم.............جمله اي هم كه نوشتي خيلي دلنشين بود..........ميگن سخني كه از دل بر ايد بر دل نشيند
    ببخشيد در قسمت معرفي هيچ گونه اطلاعاتي از شما درج نشده
    باز باران٬ با ترانه میخورد بر بام خانه».......خانه ام کو؟ خانه ات کو؟ آن دل دیوانه ات کو؟...........روزهای کودکی کو؟ فصل خوب سادگی کو؟............یادت آید روز باران گردش یک روز دیرین؟..........پس چه شد دیگر٬ کجا رفت؟............خاطرات خوب و رنگین در پس آن کوی بن بست در دل تو٬ آرزو هست؟............* * *کودک خوشحال دیروز غرق در غمهای امروز..........یاد باران رفته از یاد آرزوها رفته بر باد...............* * *باز باران٬ باز باران میخورد بر بام خانه بی ترانه ٬.بی بهانه شایدم٬ گم کرده خانه..............
    سلام..........خوبين؟؟؟؟؟؟؟؟...........شرمنده............امشب حتما ميام خوشحال ميشم شما رو ببينم
    من تو اين زمينه ها كتاب زياد مي خونم...............كتاباي باربارا دي انجليس............سمينارم تماشا كردم...........دكتر انوشه..........كلا اين دس مطالب خوراكمه............ممنون از بابت معرفيه كتاب..........شبت خوش.............باباي
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا