وای وای
باران باران
شیشه
پنجره
را باران شست
از دل من
اما چه کسی
نقش تو
را خواهد شست
اسمان
سربی رنگ
من درون
قفس
سرد اتاقم دلتنگ.
می پرد ،نگاهم تا دور
وای
باران باران
پر مرغان
نگاهم
را شست
خواب
رویای فراموشی هاست
خواب را دریابم
که در ان
دولت
خاموشی هاست
من شکوفایی
گلهای امیدم را
در
رویاهایم
می بینم
و
ندایی
که به من می گوید
گرچه شب تاریک است،
می قوی دار ،
سحر نزدیک است .