MOΣIN
پسندها
4,553

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم

    بی تو بودن را برای با تو بودن دوست دارم

    خالی از خودخواهی من ، برتر از آلایش تن

    من تو را بالاتر از غم ، برتر از من دوست دارم

    عشق صد ها چهره دارد ، عشق تو آئینه دار عشق

    عشق را در چهره ی آئینه دیدن دوست دارم

    در خموشی ، چشم ما را قصه ها و گفتگوهاست

    من تو را در جذبه ی محراب دیدن دوست دارم

    در هوای دیدنت ، یک عمر در چله نشستم

    چله را در مقدم عشقت شکستن دوست دارم

    بغض سرگردان ابرم قله ی آرامشم تو

    شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم
    قسم به عشقمون قسم
    همش برات دلواپسم
    قرار نبود اینجوری شه
    یهو بشی همه کسم

    راستی چی شد ، چه جوری شد
    اینجوری عاشقت شدم
    شاید میگم تقصیر توست
    تا کم شه از جرم خودم

    به ملاقات آمدم ببین که دل سپرده داری
    چگونه عمری از احساس عشق شدی فراری
    نگاهم کن دلم را عاشقانه هدیه کردم
    تو دریا باش و من جویبار عشقو در تو جاری

    من از پروانه بودن ها
    من از دیوانه بودن ها
    من از بازی یک شعلهٔ سوزنده
    که آتش زده بر دامان پروانه نمی ترسم

    من از هیچ بودن ها
    از عشق نداشتن ها
    از بی کسی و خلوت انسانها می ترسم

    راستی چی شد ، چه جوری شد
    اینجوری عاشقت شدم
    شاید میگم تقصیر توست
    تا کم شه از جرم خودم

    من از عمق رفاقت ها
    من از لطف صداقت ها
    من از بازی نور در سینهٔ بی قلب ظلمت ها نمی ترسم

    من از حرف جدایی ها
    مرگ آشنایی ها
    من از میلاد تلخ بی وفایی ها می ترسم
    پس از اون غروب رفتن
    اولین طلوع من باش:cry:
    من رسیدم رو به آخر
    تو بیا شروع من باش
    شب و از قصه جدا کن
    چکه کن رو باور من
    خط بکش رو جای پای
    گریه های آخر من:cry:
    اسمت و ببخش به لبهام:cry:
    بی تو خالیه نفسهام:cry:
    قد بکش رو باور من
    زیر سایبون دستام
    خواب سبز رازقی باش
    عاشق همیشگی باش:cry:
    خسته ام از تلخی شب;)
    تو طلوع زندگی باش
    من پراز حرف سکوتم
    خالی ام رو به سقوطم;)
    بی تو و آبی عشقت
    تشنه ام کویر لوتم;)
    نمی خوام آشفته باشم
    آرزوی خفته باشم
    تو نذار آخر قصه
    حرفم و نگفته باشم:cry:
    از خالی تو در من
    از لحظه‌های بی‌ عار

    تاریخ بی‌ تو بودن
    هفت شنبه‌های بیمار

    روزای نیمه سوخته با بوسه‌های سیگار
    مشق نبودن تو ،جریمه‌های بسیار

    این لحظه رو نگه دار
    بانوی خواب و‌ بیدار

    این لحظه‌رو نگه دار
    بانوی خواب و‌ بیدار

    لبریز خنده با تو لبریز شعر یغما
    شال حریر آبی تو پرسه‌های سرما

    گاهی نگاهی‌ از تو

    گاهی خیال و‌ رویا
    بوسیدن تن عشق تا وعدهای فردا

    اون لحظه رو به یاد آر بانوی خواب و‌ بیدار
    اون لحظه رو به یاد آر بانوی خواب و‌ بیدار

    از شعر تلخ امشب تا بهترین دیروز
    گاهی صدای فریاد گاهی سکوت لب دوز

    گاهی طنین خنده گاهی نگه پر سوز
    با من همیشه اما لعنت به بدترین روز

    هفت شنبه‌های بیمار
    هفت شنبه‌های بیمار
    هفت شنبه‌های بیمار
    هفت شنبه‌های بیمار
    ترسو‌ترین مسافر ترانه‌های خط شکن
    نمی‌ رسی‌ به مقصدت نمی‌‌رسی‌ به قلب من

    ترسو‌ترین مسافر ترانه‌های خط شکن
    نمی‌ رسی‌ به مقصدت نمی‌‌رسی‌ به قلب من

    نمی‌ رسی‌ به این سکوت تا بشه فریاد گریز
    نمی‌ رسی‌ به لحظه‌ای که شب بشه ستاره ریز

    نمی‌ رسی‌ به سایه‌ای که از ستاره دل برید
    واسه رسیدن به تو رو داشتن تو خط کشید

    تو این ترانه سکوت بمون اگر که لایقی
    بمون کتاب زندگیت نداره فصل عاشقی

    تو این ترانه سکوت بمون اگر که لایقی
    بمون کتاب زندگیت نداره فصل عاشقی

    اسم منو خط بزن از دفتر گریه‌های شب
    تو بی‌ ستاره‌ای و من یکی‌ رسیده جون به لب

    اسم منو خط بزن از دفتر گریه‌های شب
    تو بی‌ ستاره‌ای و من یکی‌ رسیده جون به لب

    گذشت از این ترانه خون توئی مسافر جنون
    بزن به جاده این دلو تو بهت جاده جا نمون

    همیشه نامه‌های کور خراب نام مقصده
    نمون که نامهٔ هراس نمرهٔ صفر ممتده

    تو این ترانه سکوت نمون اگر که عاشقی
    بزن به جاده این دل و‌ رسیدن و‌ تو لایقی

    تو این ترانه سکون نمون اگر که عاشقی
    بزن به جاده این دل و‌ رسیدن و‌ تو لایقی
    از چه رفتی؟ برنمی گردی چرا؟
    لحظه ای بنشینی پیش این نام آشنا
    من که رفت عمرم برپای دوست
    هر چه خواهم،خیر وصلاح اوست
    گر دو روزی به کامت نبوده ایم
    روا نیست بگویی بد بوده ایم
    هر روز از پی امروز می رود
    هجر تو زجر شرربار می دهد
    جام اندوه فراقت را ای عزیز
    بیش از این بر کام تلخ ما نریز
    خانه ی ما را خراب کردی،بس نبود؟
    این همه مارا عذاب کردی ،کس نبود
    که بگه این بی قراری های ما
    از فراق تو بود این حالنا
    من اگر گاهی شکوه گویی کرده ام
    روی قلبم اسم تو را خالکوبی کرده ام
    بس که مجنونم عجیب ؛دیوانه وار
    بس کن این هجر و اشک به چشمم نیار
    باتو صحرا گل وریحان است......بی تو دریا کویرستان است
    عشق راه بی پایان.............پیچش طوفان...می رود تاقصه ی بیدارها
    تنها امید من که نا امیده

    امیده من دوباره ته کشیده

    لحظه به لحظه فکر نا امیدی

    این لحظات امونمو بریده

    اون که میگفت با دستای دل من

    از قفس بی کسی آزاد شد

    چی شد که با گریه ی من شاد شد

    با شبنم اشک من آباد شد

    از وقتی رفت یه روز خوش ندیدم

    خواستم دلم یه گوشه ای بمیره

    خسته شدم چه انتظار سختی

    یکی بیاد جون منو بگیره

    قلب من از تپیدنش خسته شد

    نبضم با ضربه های معکوس مرد

    قلب من از خستگی خوابش گرفت

    این دل نا امید و مایوس مـــــــــــرد



    شاید صدای زخمی دل من

    مرحم زخمای دل تو باشه

    شاید که قصه جدایی من

    نذاره هیشکی از کسی جداشه

    از وقتی رفت یه روز خوش ندیدم

    خواستم دلم یه گوشه ای بمیره

    خسته شدم چه انتظار سختی

    یکی بیاد جون منو بگیره

    قلب من از تپیدنش خسته شد

    نبضم با ضربه های معکوس مرد

    قلب من از خستگی خوابش گرفت

    این دل نا امید و مایوس مـــــــــــرد
    با تیر غمت لب به شکایت نگشودم
    از کشته ی شمشیر تو آواز نیاید
    یک دم به نوا ی دل من گوش فردا داد
    کاین ناله ی جانسوز ز هر ساز نیاید
    تا بال گشودم پرم از شعله ی غم سوخت
    پروانه همان به که به پرواز نیاید
    دور از تو به تن مانده جان ضعیفی
    کان هم به لب است تا به ناساز نیاید
    تا جان ندهم بر سر من باز نیاید
    در خانه ام ،آن خانه برانداز نیاید
    دل را پی آن ماه فرستم به صد امید
    ای وای به من گر رود وباز نیاید
    سلام دوست عزیز
    :gol:شروع جزء 30 قرآن کریم.......تاپیک قرائت هفتگی باشگاه مهندسان:gol:

    دوستان عزیز تویه نیت این جزء تون رفع مشکل یکی از دوستان رو هم قرار بدید.

    قبلیه باحال تر بود
    مرسی
    دیگه شعرم نمیاد براتون بذارم
    از صبح اینجام تا ج پ خ بدم دیگه نابینا شدم شب خوش
    در بر اینه می ماند به جای
    تار مویی نقش دستی شانه ای
    می رهم از خویش و میمانم ز خویش
    هر چه بر جا مانده ویران می شود
    روح من چون بادبان قایقی
    در افقها دور و پنهان میشود
    می شتابند از پی هم بی شکیب
    روزها و هفته ها و ماهها
    چشم تو در انتظار نامه ای
    خیره میماند به چشم راهها
    لیک دیگر پیکر سرد مرا
    می فشارد خک دامنگیر خک
    بی تو دور از ضربه های قلب تو
    قلب من میپوسد آنجا زیر خک
    بعد ها نام مرا باران و باد
    نرم میشویند از رخسار سنگ
    گور من گمنام می ماند به راه
    فارغ از افسانه های نام و ننگ
    گل من رفتی به کجا؟؟؟؟
    کردی دلخون، تومرا
    چو شوی از من جدا
    من می میرم به خدا
    این حریف خسته رو خسته تر نکن دیگه
    این درای بسته رو بسته تر نکن دیگه
    این همه سنگ نباش این همه سخت نگیر
    واسه ی عشق بمون واسه ی عشق بمیر

    من باید چیکار کنم منو باورت بشه
    که یکم تحمل و عاشقی سرت بشه
    این چه راه و رسمیه این چه امتحانیه
    خان هفتصدم گذشت این چه هفت خانیه

    چشمات نمی بینن پاهات نمی مونن
    دستات نمی گیرن این دست بی تابو
    با من نمی خندی با من نمی خونی
    قابل نمی دونی این چشم بی خوابو

    من باید چیکار کنم منو باورت بشه
    که یکم تحمل و عاشقی سرت بشه
    این چه راه و رسمیه این چه امتحانیه
    خان هفتصدم گذشت این چه هفت خانیه
    عمر زندگی کوتاست مثه شعله ی کبریت
    عمر هر چی غیر از عشق مثه عمر کوتاهه
    همسفر شدن مثه درب هدر شدن خوبه
    پس قدم بزن با من بین راه و بیراهه

    من که قلب کوچیکم بی تو کاسه ی خونه
    من که کاسه ی چشمم جز تو از کسی پر نیست
    دوست داشتن یا عشق دوست دارمت با عشق
    عشق من به دوست داشتن قابل تصور نیست

    عشق چن قدم راهه از اتاق تا ایوون
    عشق دستته وقتی میز شامو می چینه
    مثه خواب بعدازظهر تلخه اما می چسبه
    مثه چای بعد از خواب تلخه اما شیرینه

    من که قلب کوچیکم بی تو کاسه ی خونه
    من که کاسه ی چشمم جز تو از کسی پر نیست
    دوست داشتن یا عشق دوست دارمت با عشق
    عشق من به دوست داشتن قابل تصور نیست

    از پرنده تا لونه از کویر تا بارون
    از اتاق تا ایوون عشق بهترین راهه
    آسمون تویی وقتی ماه داره می خنده
    عشق من ببین امشب آسمونه چقد ماهه

    دوست داشتن یا عشق دوست دارمت با عشق
    عشق من به دوست داشتن قابل تصور نیست
    جوابم نکن مردم از نا امیدی

    شاید عاشقم شی خدا رو چه دیدی

    خیال کن جواب منو دادی اما عزیزم جوابه خدا رو چی میدی؟

    همینجوری اشکام سرازیر میشن

    دیگه از خودم اختیاری ندارم

    من از عشق چیزی نمیخوام به جز تو

    ولی از تو هیچ انتظاری ندارم

    صبوریم کمه بی قراریم زیاده چقد بی قرارم منه صاف و ساده

    عزیزم چقد سخته دل کندن از تو عزیزم چقد تلخه کام من از تو

    نزار زندگیم راحت از هم بپاشه

    جوابم نکن مردم از بی جوابی

    یه چیزی بگو پیش از اینکه بمیرم

    به خوابم بیا پیش از اینکه بخوابی

    شب از نیمه های زمستون گذشته

    به خوابم بیا پیش از اینکه بمیرم

    اگه پا به خوابم گذاشتی عزیزم یه چیزی بگو بلکه آروم بگیرم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا