MEMOL... Aug 16, 2009 وقت من کم است ... اگر انسانم و از من انتظار کشف رازهای نهان می رود ! اگر انسانم و زیستنم در رسیدن به کمالم نهفته است ... وقت من کم است ... برای دیدن و شنیدن و اندوختن ! اگر قرار بر، پرستیدن خدایی ست که به ایمانش رسیده باشم ...! آنا
وقت من کم است ... اگر انسانم و از من انتظار کشف رازهای نهان می رود ! اگر انسانم و زیستنم در رسیدن به کمالم نهفته است ... وقت من کم است ... برای دیدن و شنیدن و اندوختن ! اگر قرار بر، پرستیدن خدایی ست که به ایمانش رسیده باشم ...! آنا
azadeh_arch _eng Aug 16, 2009 http://www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=105715 ميترا جون بدو بيا يه راي بده
MEMOL... Aug 16, 2009 در آستانه تو روسپيان مادران فردايند ... و مورچگان کاشفان حقيقي قاره هاي فردا ! در شهريوری ترين نگاهت دوزخ معناي کوچک لبخند را زمزمه مي کند ... در درگاه تو من از کدام اهريمن سخن مي گويم هنگامي که کلامت همه عشق است ... تا پايان سرودی نمانده است ... خدا مي آيد ... همين ...!
در آستانه تو روسپيان مادران فردايند ... و مورچگان کاشفان حقيقي قاره هاي فردا ! در شهريوری ترين نگاهت دوزخ معناي کوچک لبخند را زمزمه مي کند ... در درگاه تو من از کدام اهريمن سخن مي گويم هنگامي که کلامت همه عشق است ... تا پايان سرودی نمانده است ... خدا مي آيد ... همين ...!
MEMOL... Aug 13, 2009 عاشق بهترین ها نباش، بهترین باش تا بهترین ها عاشقت باشند ...... فوق العاده بود... يه دنيا ممنون عزيزم
عاشق بهترین ها نباش، بهترین باش تا بهترین ها عاشقت باشند ...... فوق العاده بود... يه دنيا ممنون عزيزم
aliamj156 Aug 12, 2009 i wait youuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuu
aliamj156 Aug 12, 2009 go to yahoo massenger and add me i wait youuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuu
go to yahoo massenger and add me i wait youuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuuu
MEMOL... Aug 12, 2009 از ميان طوفان بي نام خواندمش ! و همين كه از امواج رها شد در ساحل خاموشي نشست و سرش از كهكشان تا خاك خم شد ... آن گاه صداي خدا را شنيدم گفتم : " آشنايي بس نيست؟" گفت : " مرا درياب!" و دانستم كه دريافتن او گم شدن من است ... و بي پروا گم شدم ... و خدا در خلسه تسليم لبخندي شيرين زد ...!
از ميان طوفان بي نام خواندمش ! و همين كه از امواج رها شد در ساحل خاموشي نشست و سرش از كهكشان تا خاك خم شد ... آن گاه صداي خدا را شنيدم گفتم : " آشنايي بس نيست؟" گفت : " مرا درياب!" و دانستم كه دريافتن او گم شدن من است ... و بي پروا گم شدم ... و خدا در خلسه تسليم لبخندي شيرين زد ...!
MEMOL... Aug 12, 2009 در جاده های فراموشی ماندم ! من نیز فراموش خواهم شد ... همانند دیگر کسانی که در این کوچه فراموش شدند ... از فراموش شدن می هراسیدم که گرفتارش شدم ! اگر روزی فراموش شدی هیچ مترس ! ما همه فراموش شدگانیم ... تنها اوست که ما را فراموش نمی کند ... ولی ما او را نيز از یاد بردیم ...!
در جاده های فراموشی ماندم ! من نیز فراموش خواهم شد ... همانند دیگر کسانی که در این کوچه فراموش شدند ... از فراموش شدن می هراسیدم که گرفتارش شدم ! اگر روزی فراموش شدی هیچ مترس ! ما همه فراموش شدگانیم ... تنها اوست که ما را فراموش نمی کند ... ولی ما او را نيز از یاد بردیم ...!
MEMOL... Aug 12, 2009 این سناریوی زندگی ام بود که همیشه در گیر واژه هایی باشم که سر و تهی ندارد ! در دوره سنگینی ذهنم از روی فاصله ها پرید و دنیای من از کوچکترین شهرها هم کم جمعیت تر شد ... نمی دانستم به سوی چه تنهایی بزرگی می روم و این ندانستن روزهایم را از خوشی های کوچکی لبریز کرده بود ... اما عادت کرده بودم به همین روز مر گی ها به حس هایی که در لحظه ها جاری می شوند و می میرند ...!
این سناریوی زندگی ام بود که همیشه در گیر واژه هایی باشم که سر و تهی ندارد ! در دوره سنگینی ذهنم از روی فاصله ها پرید و دنیای من از کوچکترین شهرها هم کم جمعیت تر شد ... نمی دانستم به سوی چه تنهایی بزرگی می روم و این ندانستن روزهایم را از خوشی های کوچکی لبریز کرده بود ... اما عادت کرده بودم به همین روز مر گی ها به حس هایی که در لحظه ها جاری می شوند و می میرند ...!
MEMOL... Aug 12, 2009 باد می وزد ... هراسان به این سو و آن سو می روم به دنبال هویتم ... در میان آسمان و زمین معلق مانده ام و نمی دانم میان شاخ و برگ کدام درخت آنرا خواهم یافت ! می خواهم خودم باشم ... و امروز حتی باد نیز این اجازه را به من نمی دهد ...!
باد می وزد ... هراسان به این سو و آن سو می روم به دنبال هویتم ... در میان آسمان و زمین معلق مانده ام و نمی دانم میان شاخ و برگ کدام درخت آنرا خواهم یافت ! می خواهم خودم باشم ... و امروز حتی باد نیز این اجازه را به من نمی دهد ...!
MEMOL... Aug 10, 2009 می دانم می خواهی رها شوی ... این روزها همه در فکر پرواز، پرپر می زنند ! من هم می خواستم رها شوم ... دوبال هم داشتم ... پرواز را هم آموخته بودم ! برای پر کشیدن بهانه ها داشتم ... اما هنوز پايبند زمینم ... من اهل خاکم ! . . . و همچنان مي خواهم از زمین اوج بگیرم و رها شوم ...!
می دانم می خواهی رها شوی ... این روزها همه در فکر پرواز، پرپر می زنند ! من هم می خواستم رها شوم ... دوبال هم داشتم ... پرواز را هم آموخته بودم ! برای پر کشیدن بهانه ها داشتم ... اما هنوز پايبند زمینم ... من اهل خاکم ! . . . و همچنان مي خواهم از زمین اوج بگیرم و رها شوم ...!
MEMOL... Aug 9, 2009 سلام عزيزم خيلي خيلي ممنون لطف داري. البته بيشترشون نوشته هاي خودم نيستن اما دوسشون دارم چون به احساس خودم نزديك هستن... در پناه خداي مهربون باشي هميشه
سلام عزيزم خيلي خيلي ممنون لطف داري. البته بيشترشون نوشته هاي خودم نيستن اما دوسشون دارم چون به احساس خودم نزديك هستن... در پناه خداي مهربون باشي هميشه
m.r119 Aug 8, 2009 سلام گلم عيد تو هم مبارك... راستي از پاكر خبر نداري؟؟؟؟ خيلي وقته نيست.. به هر حال فعلا خداحافظ
sayyah archi Aug 6, 2009 ختم قرآن کریم ویژه ماه شعبان برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت ولیعصر(دوره سوم) ولادت منجی عالم بشریت حضرت امام زمان بر شما مبارک
ختم قرآن کریم ویژه ماه شعبان برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت ولیعصر(دوره سوم) ولادت منجی عالم بشریت حضرت امام زمان بر شما مبارک