ما حق نداریم دوشیزه “مشین” را بشناسیم که در اشغال پاریس به وسیلهی نازیها، از سنگر “نهضت مقاومت فرانسه” ضربههایی چنان کاری بر ارتش هیتلری زد که دوبار، غایبانه، به مرگ محکوم شد، و با اینکه خود یهودی است، انسان بودن و آزادی را در اوجی میفهمد که اکنون، در صف فدائیان فلسطینی، علیه صهیونیسم میجنگد!…
ما حق نداریم که “آنجلا” دختر آمریکایی یا دختر ایرلندی که دو ملت اسیر، چه می گویم؟، همهی مردم آزادهی جهان و تمام بشریت مجروح و محکوم تبعیض و ستم و استثمار چشم به آنان دوختهاند را بشناسیم، و بدانیم که زن فرنگی نه… یک عروسک بازیچهی دونژوانها و بردهی پول و تجمل و جواهر، و کنیز مدرنی که تا وقتی بکار است و برای مرد مطرح است که قابلتوجه و تمتع هوسبازان و شهوترانان باشد و بعد از آن دوران، ماشینی است که اسقاط شده است، بلکه تا آنجا پیش رفته که تجسم ایدهآل یک ملت و مظهر نجات و غرور و افتخار یک نژاد شده است.