me.fatima
پسندها
2,259

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
    آه، بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
    مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
    در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
    عشــق یعنی مـــادر

    صبــر یعنی زن

    مهــر یعنی دختــر

    نــور یعنی خــواهــر

    هر چه هستی ؛ عشـق یا صبـر ، مهــر یا نــور

    روزت مــبــارکـــــــ

    سلام

    مطمئن باش در جلسه بعدی بچه های زبانشناسی حتما این مورد رو مطرح میکنم و ازشون میخواهم در ترجمه ها و ویراستاری ها حتما نام کاسپین رو استفاده کنن

    هرچند خیلی کوچیکه ولی امیدوارم بتدریج این فرهنگ جا بیفته
    تو فکرش هستم...
    ولی منتظر فرصتم فعلا خیلی سرم شلوغه...
    سلام قربانت...
    ای بابا خدا بد نده...
    ایشالا زودتر رخت عافیت رو بر پای مبارک خان داداش ببینیم...!!!:D
    حتما قسمت نیست
    یه چند روزی هم هست که هوا بارونیه...
    من از چند تا دوستان که رفته بودن پرس و جو کردم که چون بنده خدا ها تو باغ نبودن زیاد به گفته هاشون اهمیت ندادم...
    ایشالا رودخان بطلبه بری بیای اخبار موثق بدی به ما;)
    مر30 عزیزم حمتا بزار خوشم میاد از شعر:gol:
    شماهم همچنین
    سربلند
    سلام عزیز

    تهران بدنیا اومدم و همونجا هم زندگی میکنم

    ولی بخشی از اقوام پدریم ساکن شاهرود و گرگان هستن. برای همین اونورا رو خوب میشناسم .
    سلام نمیدونم والله میپرسم به شما هم میگم خودم که اینجوری شدم:eek:وقتی دیدم
    اره حتی تقریبا هم مضمونن خیلی خوشگل بود راستیتش زیاد شعر سعدی نخوندم بجز تو کتابای درسی و تو بعضی تقویما اخه همش فک میکردم پر از نصیحت ولی این شعر نظرمو عوض کردم خیلی قشنگ بود
    زدودیده خون فشانم زغمت شب جدایی
    چه کنم که هست اینها گل خیر اشنایی
    همه شب نهاده ام سر چو سگان بر استانت
    که رقیب در نیاید به بهانه گدایی
    مژه ها و چشم یارم بنظر چنان نماید
    که میان سنبلستان چرد اهوی ختایی
    در گلستان چشمم ز چه رو همیشه باز است
    به امید انکه شاید تو به چشم من در ایی
    سر برگ گل ندارم به چه رو روم به گلشن
    که شنیده ام ز گل ها همه بوی بیوفایی
    به کدام مذهب است این به کدام ملت است این
    که کشند عاشقی را که توام عاشقم چرایی؟
    به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند
    که برون در چه کردی که درون خانه آیی
    به قمارخانه رفتم همه پاکباز دیدم
    چو به صومعه رسیدم همه زاهد ریایی
    در دیر میزدم من که یکی ز در درامد
    که درا درا عراقی که تو خاص از ان مایی
    باران می آید ....
    بعد از چند دقیقه قطع میشود. هوا آفتابی میشود و گنجشک ها می خوانند...
    دوست گرامی ZEUS83
    متاسفانه برای شما امکان ارسال پیام به صورت عمومی و یا خصوصی وجود نداره.
    یکی از این راهها رو باز کنید خیلی خوب میشه.:smile:
    زخم بر زخم می‌گذاری و نامش كویر می‌شود
    میزبان عطش‌‌زده‌ای
    كه نمكش طعام است
    تفریحش
    مسافر گم‌كرده راه
    ***

    به خاطر قطره‌ای آب
    تمام كویر حركت می‌كند
    و با نوك گنجشكی
    می‌جنگد
    ***
    اگرچه مرا كه نام كوچك من درخت است
    برادرزاده‌ی من كویر
    در خاطر ندارد
    بگو همان كه بر سر قطره‌ای
    با هم سوختیم
    گلم منم نگفتم قصد توهین داری...
    من نظر شخصیم رو گفتم و چون دوست نداشتم تاپیکت منحرف شه تو پروفایلت اومدم...
    مطمئنا نظر شخصی من هم خللی در رابطه ی دوستانه ی ما ایجاد نمیکنه...
    من قبول ندارم...
    ملت ما ملت شریفی هستن...
    تو مپندار که خاموشی ما
    هست برهان فراموشی ما...
    اگه میبینی سکوت کردن دلیل بر نفهمیشون نیست...
    سلام...
    دوست نداشتم تاپیکتو...
    قیاس قشنگی نبود...
    ملت ما شبیه الاغ نیستن...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا