maryam_22
پسندها
5,020

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • به عطار یه چیزی بگو . نمی خوام شب عیدی دستم به خونش آلوده بشه !
    من که حرفی ندارم
    از قدیم گفتن بخشش از منه :دی
    ولی خودش متنبه نمیشه اخه
    ممنون خوبم
    چرا این دستام از بس مشت زدم سر و صورت این رزا درد گرفته یکم :دی
    مخسی عسیسم . من خوبم . ممنون . بیا این عطارو جمعش کن . امشب حوصله ندارم اااااااااااااااااااا :دی
    خواهش میکنم عزیزم .

    آره . بیشتر وقتا اون موقع اینجوری میشه . راستی سلام مریمی :.دی
    مریم جون ! شبت به خیر !

    این عطار رو هم وللش خودم حسابی به خدمتش میرسم [IMG]
    مریم جان شبت خوش
    این رزا هم وللش
    خودم حسابی به خدمتش میرسم :دی
    خوب بخوابی
    آره خیلی حال میده :دی
    من دارم میرم ، شب بخیر مریم ....
    نه امشب یا با افتخار میمیرم
    یا پیروز میگردم :دی
    عجب جمله حماسی گفتم خودم روحیه گرفتم :دی
    نه مریم جون تو خودت رو قاطی نکن
    این رزا رو من میدونم چیکارش کنم امشب :دی
    خیلی خوشحال و خوش وقت شدم از همکلامی شما.
    روزگارتون خوش باشه و
    زندگی به رنگی که دوست دارین.
    تا دیدار
    فعلا...
    تا حد امکان سعی می کنم که به کار ادامه بدیم و بسته نشه چون فکر می کنم حیف باشه و بشه چیزایی رو از هم یاد بگیریم( بیشتر من از شما... ). لطف داری.
    هر اتفاقی افتاد و تصمیمی گرفتم، قبلا تو تاپیک نظرسنجی میذارم تا اگر بازم مطلب و نظری بود دوستان راهنمایی کنن.
    خوشحالم که حالت خوبه، همیشه خوب و خوش باشی.

    تا دو سه روز دیگه هم منتظر می مونم، ببینم کس دیگه ای هست که مایل باشه نظر بده. و بعد نظرات رو جمع بندی می کنم. البته راستش رو بخوای زیاد روحیه و انگیزه برام نمونده. واقعا برای نوشتن هر مطلب انرژی میذارم و پنج ساعتی وقت. خب قاعدتا باید مطمئن بشم که این کار ارزش داره یا نه... . من حتی مطمئن نیستم کسی مطالب رو بخونه. حجمی از این نظر سنجی برای این بود که ببینم کسی براش مهمه که اتفاقی برای تاپیک بیفته یا نه و با نوشته ها و نظراتی که میذارن یه جورایی پی ببرم که خونده میشه یا نه.
    ببین تو جوانی که اینجوری باشی
    تو پیری هم امادگیت بالا میمونه
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا