mani24

اگه باعث ناراحتی و اذیتتون شدم من ببخشید
و امیدوارم از کار اشتباهی که در حقتون کردم از من بگذرید هرگز قصد دل شکستنتون نداشتم و نمیخواستم بین کسی جدایی بندازم کار من تحت هیچ شرایطی از روی بدجنسی نبود و اصلا نمیخواستم اینطور بشه البته اون نوشته که براش گذاشته بودید که روزای اشنایی یادتون هست و ازتون فاصله گرفت و دلتونم برد اصلا من باعث اون فاصله نبودم لطفا حلالم کنید یجورایی دارم میرم خیلی خواستم بهتون بگم ولی نمیدونستم چطور بگم اون من بخشید شما هم من ببخشید
امیدوارم همیشه و همه جا موفق و شاد باشید
بخاطر خودخواهی و غرورم اگه ادیت شدید من ببخشید
حلالم کنید

وقتی زندگی خندید انوقت بدان که
خدا کنارت نشسته

سلام خوبی
میخوای یه مدت بری
راستی برات یه پیامی میخوام بذارم امیدوارم وقتی خوندی ناراحت نشی و جوابم بدی

دفتر عقاید

بنویس،همیشه بنویس!

همیشه را بنویس

کودکی شعر را ،شعر کودکی را

هرکجا هستی بنویس!

"هر" را ،"کجا"را،"هستی" را

همه را بنویس

همیشه را بنویس

بنویس:می نویسم!

من هم مینویسم

بنویس:تنها صوتی که چرت واژه ای را پاره نمیکند،
قلمیست که فریاد نوشتن بر لب دارد!!
و...

عشق ادمها .....پسران افتاب
این گوش بدید این مدت خیلی دیدم که من یا دیگری بت ساختن البته خودم هم اینکار کردم ولی تازگیها حسابی مغرور و خودخواه شدم یکی ازبتها شما بودید ولی فراموش کردم شما هم اشتباه میکنید اما دیگه نه این اشتباه نمیکنم میدونم اصلا از من خوشتون نمیاد ولی اگه انتقادی هست بکنید تا جلوی غرورم بگیرم

راستی شماره 28 قشنگ بود
به یادت هست با بهار امدی برایم
قرار بود بمانی کنارم اما.....
پاییز نیامده....
رنگ پاییز گرفتی و رفتی...
حالا من ماندم و سرمای این روزها
باید تازمستان نیامده شال و کلاه کنم بروم
من دیگر تحمل سردی دنیای بی تو را ندارم!!
به نظر من که هر رابطه دوستی هم اولش یه بهاری داره اگه بجای شکوفا کردن تبدیل به پاییزش کنی و خیلی راحت بدون اینکه مشکلی با دوستی داشته باشی بری اینم یجور پاییز نیست بلکه زمستونه این دوست خوبمون که این نوشت هنوز نمیدونه اون انتخاب شده از جانب خدا تا عاشق خدا بشه نه یه ادم دیگه من که هنوز تو اول راهم امیدوارم همه این لیاقت ایجاد کنند تا خدا بخواد اونا عاشق خودش کنه معشوقی زیباتر از خدا وجود نداره

سلام خوب مال من شماره3 بود امیدوارم نظرت بگی اونوقت مال تو شماره چندهست
چه جالب تو هم از شماره 7 خوشت اومد ولی یه ایرادی داره اونم اینکه همه انسانها یک رنگ نیست حتی یه انسان هزار رنگ هستش نه اینکه هر انسانی نزدیک میشه هزار رنگی خودش نشون بده کاش اینجوری بود که هر ادمی یک رنگ بود ولی نیست برای همین خیلی وقته که تصمیم گرفتم تنهایی انتخاب کنم و دیگه با کسی دردودل نکنم چون هیچکس دیگه محرم نمیدونم نوشته بودی تو صفحه ات که ادمها همین اند لهت میکنند حرفهایی که قبلا نوشتم بخاطر اون هست صرفا داشتم یجورایی دردودل میکردم فقط با همه تا دیگه کسی یه وقت ادعا نکنه دوستم داره و براش باارزشم ولی خیلی راحت ابروم ببره از اینکه با ابروی ادم بازی کنند چه نفعی میبرند نمیدونم ولی خورد شدم اما له شدن توسط ادمها فقط به این خاطر گاهی کسی ارزش میدیم که نمیتونه اون ارزش داشته باشه البته حتی بهش نمیگیم و فقط توقع داریم میگما من راست گفتم تا کسی برات نوشته عاشقانه نذار اصلا تحویل نمیگیری ببخشیدا من فقط دوستت هستم البته اشتباهم این بود که تو رو یه دوست صمیمی میدونستم و مثل یه دوست صمیمی برام ارزش داشتی ولی نگفتم

نمیدونم نتیجه مسابقه ادبی چی میشه ولی از اینکه بهم گفتی شرکت کنم ممنونم این دفعه نوشته ام بهتر هستش امیدوارم بعد از رای دادنت نظرت راجع به نوشته من بگی از طرف شاگرد

ادمها را نمیتوان درک کرد اخر هر کدامشان متفاوت با دیگریست
حتی نوع دوست داشتنشان
برای خودم متاسفم که بخاطر خودخواهی و غرور خود هرگز به کسی نمیگویم دوستت دارم
تنها در عمل میخواهم نشان دهم بدتر از ان اینکه تفسیر میکنم تمام حرفهای انها را که دوست دارم و به خود میگیرم
تویی که این را میخوانی بدان دوستت همیشه دوستت دارد
تنها مغرور هست از تمام دوست دارمهای مرده خود معذرت میخواهم
میدانم
تو نیز کسی را دوست داری اما تنها میگویم
اگر تا کنون به او خیلی ساده نگفته باشی دوستت دارم تمام رفتارها و کارهایت را تنها یک نوع عمل دوستانه میداند اخر کسی از دوست داشته شدن بدش نمیاید

کشتی بود با ناخدا و کمک یه روزی طوفان دریایی اونا از هم دور میکنه و کاری میکنه که کمک تو کشتیهای دیگه بره یه روزی ناخدا کمک از دست ناخدای پیری که کمک شیفته اش بود نجات میده پر و بال کمک میگره و اون تو کشتی خودش جا میده کاری میکنه تا غرور دریانوردی تو کمک دوباره ایجاد بشه و با هم هفت دریا سفر کنند هر بار بعد حادثه ناخدا میاد دنبال کمک تابرشگردونه اما کمک نمیخواد بره اخه میخواد با ناخدا لجبازی کنه سالها سوار کشتیها میشه ومیره ناخدا هم با کمکهای قبلیش یا جدید به دریا میره تا اینکه خسته میشه بقیه کمکها بخاطر کشتیهای بزرگتر کشتی زیبا اون نابود کردند کمک یه روز سوار کشتی میشه که تمام کمکهای ناخدا و ناخداهای که تحمل ناخدای خودش نداشت میشه وسط راه سوار قایقی میشه و برمیگرده به سراغ ناخدا که روی عرشه ایستاده همون صلابت قدیم داره اما غمگینه به ناخدا میگه چرا کشتی به دریا نمیندازی چرا تنها ایستادی پس دوستای جدید و قدیمت کجان ناخدا حرفی نمیزنه اهسته کمک میگه میخوای با هم به دریا بزنیم اما جواب کمک فقط ناخدا میدونه نه خود کمک

یه وقتی کسی بود که تنها دوست صمیمیم بود خیلی دوستش دارم ولی اون من تنها گذاشت و رفت اما وقتی دوباره برگشت عوض اینکه بهش بگم چقدر دل تنگشم و چقدر از نبودنش ناراحت بودم و چقدر بعضی لحظات نبودنش حس میکردم شروع کردم به بداخلاقی از اینکه تنهام گذاشت ناراحت بودم تا اینکه یه متن باعث شد به خودم بیام خدا ادمی وارد زندگیت میکنه و خودش از زندگیت دورش میکنه اون لحظات دوری کاری میکنه تا به خود تکیه کنی و به امید خدا باشی نه ادمی حتی مثل همیشه صبور موند و هیچی نگفت نخواست ناراحت بشم ولی از اینکه تنهاش گذاشتم و ناراحتش کردم معذرت میخوام امیدوارم دوباره دوست صمیمیش ببخش و کنارش باشه مراقب دل صبور و مهربونتم باش هیچکس ندیدم مثل تو صبور و مهربون باشه

قرائت همگانی زیارت اربعین....

زمانی که نیرنگ میکنند
زمانی که خیانت میکنند
زمانی که بی وفایی میکنند
زمانی که غرور و خودخواهی مهمتر از عشق شده
نمیتوانم سکوت نکنم
اخر نمیتوانم بیوفا باشم، خیانت بکنم،دروغ بگویم
کاش وقتی کسی از عشق رسین به اغوش سخن میگفت
میدانست عشق رسیدن به روح و قلب ادمیست نه اغوش
عشق هرگز با غرور و خودخواهی معنا نمیشود
چگونه از عشق سخن نگویم وقتی میدانم عشق هدیه خدا به بندگانش هست
چگونه از غرور بگویم که میدانم هدیه شیطان به انسان هست
کاش وقتی کسی میگوید چرا غمگینی
میتوانستم بگویم
برای اینکه از معشوق خود دورم
برای اینکه معشوق من انقدر مهربان و دوست داشتنیست که اگر تو نیز او را بشناسی همچو من خود را فراموش میکنی
معشوق من هدیه ای به من داده که میتوانم با ان بدون ترس زندگی کنم
شاید الهه ی غم باشم
اما او انقدر معشوق مهربان و حسودیست که تحمل دیدن کسی جز خود را ندارد
خدا زیباترین معشوقیست که یافتم در میان ادمها

سلام خوبید
میدونید فکر میکنم چند بار که نوشتین و من بهتون گیر دادم چرا غمگین هستین در اصل زیادهروی کردم اخه خیلیها به من همین میگن و من هم به شما گفتم
البته باید بگم درست نیست بهتون حرفی بزنم برای همین خواستم بهتون اطمینان بدم بعد از این وقتی تالار ادبی نوشتید دیگه بهتون حرفی نزنم اینجوری ناراحت نمیشید و دوباره مینویسید
البته متنهای انتخابیتون زیباست
قول مردونه میدم سر قولم هم هستم
امیدوارم بعدا که وقت میذارید بنویسید دیگه حرفی نزنم خودم وقتی غمگین هستم مینویسم نه وقتی شادم پس دیگه ناراحت مزاحمت من نشید

سلام
براتون پیام گذاشتم وقت کردید بخونید

سلام خوبید
براتون پیام گذاشتم لطفا بخونید

سلام ببخشید که مزاحمتون میشم
براتون پیام گذاشتم لطفا بخونید ممنونم

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/406806-حلالیت/page2?p=5854734#post5854734

وقتی غرور داری همه بهت احترام میذارن برای همه متفاوت هستی
اما کافی غرورت بخاطر کسی بشکونی اونوقت دیگه کسی بهت کاری نداری
اما میتونی تظاهر کنی به داشتن غرور ولی تنها چیزی که یاد میگیری اینه که دیگه حاضر نیستی غرورت بخاطر هیچکس بشکونی بااینکه میدونی اشتباه میکنی اما اتفاقی تلخ همیشه تو ذهنت میاد و میره
وقتی دیگه غرور نداری دو سری ادم دوستت دارن
یک سری بخاطر اینکه احساسات و مهربانی و محبتت میبینن و طوری تو قلبشون جا میگیری که هیچ کس نمیتونه جات پر کنه
یک سری تنها بخاطر داشتن منفعت کنارت قرار میگیرن تا براشون دیگه مفید نبودی خیلی راحت میذارن میرن
تازه یاد گرفتم دیگه ناراحت رفتن بعضیها نشم بلکه کنار اونهایی باشم که دوستم دارن و حاضر نیستند ترکم کنند
کاش زودتر میفهمیدم معادله زندگی نبودن یا بودن کسی نیست وقتی تونستی کاری کن تا بعضیها به یادت باشن و با یاداوریت لبخندی بزنن این یعنی پیروزی
نباید ناراحت شد از رفتن بعضیها اخه اونا دوستت ندارن و تنها میخوان تو یه مدت محدود کنارت باشن
بهتر بگردیم دنبال اون بعضیهایی که همیشه دوستمون دارن

بعضی ادمها به دنبال ادمهای خوب و مهربون هستند ولی تا به همچین ادمایی برسند کاری با این ادمها میکنند که مثل خودشون بشن اخه تحمل دیدن ادمهای خوب ندارن
علت همچین کاری بخاطر ترسشون و کینه و انتقامی که دارن هست
وقتی تو رابطه انسانی وارد میشیم و تا کمی از خاطرات تلخ گذشته تو ذهنمون یاداوری کرد شروع میکنیم به انجام کاری که تو رابطه گذشته خودمون انجامش ندادیم ولی افسوس که خبر نداریم اون گذشته بود و الان شاید اون ادم فرق داشته باشه برای همین بهتر خوبی و مهربونی تو خودمون پیدا کنیم نه تو ادمهای اطرافمون اگه تونستیم این کار کنیم اونوقت میتونیم کاری کنیم تا تو ادمهای دیگه هم خوبی و مهربونی شکل بگیره
تمام تجربیاتمون تلخ میدونیم برای شربتهای بچگی دلم تنگ شده حداقل اونا تلخی زودگذری داشتن که با آب برطرف میشد اما تلخیهای که تجربیات داره تا لحظه مرگ همراهمون هست
کاش ادمها یاد بگیرن خوبی کار سختی نیست کافی به قلبشون رجوع کنند

سلام خوبید
جالب شما هر از گاهی تو تاار ادبی مینویسید مثل اینکه این تو که تو شعرهاتون هست میاد میگم معرفیش کنید بهش بگم زیاد بهتون اهمیت نده مجبور بشین حداقل کمی از شعرهای زیباتون بذارید دوستان که میگن گوش نمیدید امیدوارم حداقل حرف اون تو گوش بدید اینجوری دوستان هم استفاده میکنند
البته از جانب من بهش بگید خسته نباشه که تو این زمونه خوب و مهربون مونده

سلام خوبید
خواستم بگم ببخشید که چند هفته دختری که دوست داشتی ازت دور کردم
البته من فقط حرفهایی که بهم گفتن و باعث شد اعتمادی که بهت داشتم از بین بره بهش گفتم اما خوب باهاش حرف زدم و حقیقتش بخواین نمیخوام خیال کنید ادم نامردیم فقط همین امیدوارم قدرش بدونید وکنارش شاد باشید
خداحافظ

سلام خوبید اقا مانی
براتون یه پیشنهاد داشتم
البته یجورایی شبیه مسابقه هست فقط اگه مایل هستید بهتون بگم

سلام خوبید
براتون یه پیام گذاشتم لطفا بخونیدش

سلام خوبید
براتون یه پیام گذاشتم
لطفا جوابش بده

زمانی فرا می رسد که مجبور می شوید بگذارید کسی برود و دیگر با او ارتباطی نداشته باشید. اگر کسی شما را در زندگیش بخواهد راهی پیدا میکند تا شما را در آن بگنجاند. باید فراموشش کنید و این حقیقت را بپذیرید که آنگونه که شما دوستش داشتید، او نداشت و بگذارید به آرامی از زندگیتان برود. گاهی اوقات رفتن آسان تر از ماندن است. ما تا قبل از اینکه کسی را فراموش کنیم تصور میکنیم که کار سختی است. اما وقتی فراموش میکنیم به خود می گوییم که چرا زودتر ترکش نکردیم.

کسی که در برابر خداوند زانو می زند، میتواند در برابر هر کسی ایستادگی کند.

روابط مانند پرندگان هستند، اگر آنها را خیلی محکم نگهدارید، می میرند. اگر خیلی سست نگهدارید، می پرند. اما اگر آنها را با مراقبت و دقت نگهدارید، برای همیشه کنارتان خواهند ماند.

در آغوش گرفتن ها برای این ابداع شدند تا بدون اینکه مجبور به گفتن چیزی باشید به انسانها بفهمانید چقدر دوستشان دارید!