از ورای این اشکها ، لبخند درخشان من ، به پیمان عشق وفا می کند *
ا ز آغاز هستی من ، هر چند که اکنون تنها هستم *
با درخشش روزهای گذشته ، این روز شعله ور دمیده است
* نخستین گفتگویمان را دوست دارم
* تو را گم کرده بودم ، از میان همه خاطرات
* تو بر چهره ام وزیدی و رفتی *
نرم و سبک همچون نسیم
* اگر چه جدا شدیم ، مانند پرتوهای خورشید در بین برگها
* اما پیمان عشق جاودان خواهد زیست
* اگر چه تنها هستم، اما فردای من مرزی ندارد
* همچون مهرو محبتی که در خفای ظلمت به من نشان دادی
* تو را گم کرده بودم ، در میان خاطراتم
* در خنده ایی شیرین و آرام
* در شمیم گلها ، در ژرفای آسمان ، اما ..........
* اما پیمان عشق همیشه جاودان خواهد زیست*