mani24
پسندها
36,493

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • بخند زندگی ام ...........

    همیشه بخند ............من اینجام کنار تو .........

    ستاره ات اینجاست ..........و هرگز تو را رها نخواهد کرد ......

    تمام من مال توست .......

    تنهاییت برای من ...............غصه هایت برای من .........تو تنها بخند زندگی من .........
    من تو را در تمامی ترانه هایم سروده ام .........

    وقت هایی که دلتنگت میشوم .........همه چیز ان طور که قلبم میخواهد میشود .....

    تو را می سرایم ......در اسمانی که محل زندگی من است .....

    تو دیوان همه ی ترانه های منی ......زندگی من .......



    از تو به آسمانها رسیدم ، شدم خورشید و بر روی دنیا تابیدم

    از تو به دریاها رسیدم ، مثل یک موج خروشان در آغوش ساحل قلبت خوابیدم

    از تو به عشق رسیدم ، عاشق شدم و راز عشق را فهمیدم...

    از تو به رویاها رسیدم ، در خیالم به حقیقت رسیدم ،

    زندگی ام با تو همین است که من رسیده ام به جایی که

    دلم نمیخواد هیچگاه ترک کنم این دنیای عاشقانه را

    رها کردی مرا از تنهایی آنگاه که نسیم عشقت گرد و غبارها را از دلم برد،

    آنگاه که امواج پر از عشقت غمها را از دلم شست ،

    رسیده ام به جایی بهتر از تمام دنیا ، به جایی که پر از آرامش است ،

    آری قلبت برایم یک کلبه عاشقانه است ،

    که همیشه بمانم در آن ، تا از آن به تو برسم ، تا از تو دوباره به قلبت برسم

    از تو به تو رسیدم ، شدم قلبی و برایت تپیدم ،

    تا از تپشهای من ، مال تو باشم ،

    همیشه و همه جا جزئی از وجود تو باشم...
    نگاهت آویخته است

    بر کنار تمام سایه‌های خیالم

    چشمانت همچنان مرا می‌کاود

    یاد نگاهت با من است هر جا که باشم

    من و تو

    آرامش و سکوت

    در خلوتی دور

    آسمانی ابری

    باران گه گاه

    روشنایی شمعی

    آرزوی من چیزیست به همین سادگی ...

    سنگی بگذار بر کلمات من

    چراغی روشن کن

    دانستم بی واژه تو را دوست دارم ...

    به چشمان تو که فکر میکنم

    گویا ثانیه ها از رفتن باز می ایستند

    من دیگر در چشمان توام

    به چشمانت که مینگرم خودم را میبینم

    آری من دیگر در چشمان تو ام

    من زندگی ام وهمه احساسم...برای توست...!
    کجا بیایم که تو باشی ، کجا بروم که تو را ببینم ، کجا بنشینم که تو هم بیایی

    ،دلم تنها به این خوش است که هر جا باشی ،همیشه در قلبم میمانی
    دلتنگی ...

    بی تو دلتنگی به چشمانم سماجت می كند

    وای دل چون كود كی بی تو لجاجت می كند

    اشتیاق دیدن تو میل خاموشی نكرد

    هیچوقت عشقت بدل فكر فراموشی نكرد

    عشق من با تو به میزان تقد س می رسد

    بی حضورت دل به سر حد تعرض می رسد

    دوستت دارم برای من كلام تازه نیست

    حد عشقت را برایم هیچ چیز اندازه نیست

    در غیاب تو غریبانه فراغت می كشم

    بر گذشت لحظه ها طرحی ز طاقت می كشم

    چشمهایم را نگاه تو ضمانت می كند

    گرمی دست مرادستت حمایت می كند

    با تنفس در هوای تو هنوزم قانعم

    ابتلای سینه را اینگونه از غم مانعم

    چشمهای مهربان تو فراموشم نشد

    هیچكس جز یاد تو بی تو هم آغوشم نشد

    من تو را با التهاب سینه ام فهمیده ام

    ساده گویم خویش را با بودنت سنجیده ام



    زُل می زنی، به دور دست

    هوا ابری ست

    اما

    هوس ِ بـاران ندارد





    به "تو" فكر ميكنمو بهاري در خيالم مي‌رويد

    چون پيامبر ِ كوچك ِ رانده از درگاهي ميشوم،
    تنها،بي كتاب ، بي پيروان
    تبعيد شده به صحرايي دور
    كه نامت را كه مي آورم
    هنوز معجزه اي اتفاق مي افتد.
    .
    .



    خورشيد جاودانه مي درخشد در مدار خويش
    ماييم كه جا پاي خود مي نهيم و غروب مي كنيم
    هر پسين
    اين روشناي خاطر آشوب،در افق هاي تاريك دوردست
    نگاه ساده ي فريب كيست كه همراه با زمين
    مرا به طلوعي دوباره مي كشاند؟
    اي راز
    اي رمز
    اي همه ي روزهاي مرا اولين و آخرين
    گرچه فاصله ای بین ماست ، اما ما همیشه در کنار همیم.

    گرچه فاصله بین ماست ، اما ما همیشه به عشق هم زنده ایم.

    اگر از تو دور میشوم ، هیچگاه از تو خسته نمیشوم .

    اگر ما دور از هم خواهیم بود ، اما همیشه در قلب هم زنده خواهیم ، همیشه در کنار هم هستیم حتی نزدیکتر از دو عاشق که در آغوش

    همند.

    مدتی از تو دور خواهم بود ، اما به عشق تو لحظه هایم را سپری میکنم ، و همیشه میگویم که دوستت دارم و خواهم داشت .

    چند صباحی را منتظر بمان ، با کوله باری از محبت و عشق به سوی تو می آیم.

    اگر چه تو را نمیبینم ، اما تو ستاره ای درخشان شبهای منی.

    شبها به آسمان قلبم خیره میشوم و با تو درد دل میکنم.

    گرچه فاصله ای بین ماست ، اما ما در قلب همیم ، همیشه با هم و همیشه به یاد همیم.
    اینجا باران است،وصورتم ازخاطره ی صدای تو خیس،

    و بوسه هایی که در میان انگشتان خیالم در گذر است...

    وقت عبور از تو در ابرهای تنم،

    نیازمند خونی تازه می شوم که قلبم را به تو برساند،

    و شادی زندگی جریان یابد در نفس هستی ام.

    بارانم...

    حال بدون تو و بدون داشتن حس عاشقانه ات،

    بر بال کدام تبخیر بنشینم تا به تو برسم؟

    اینجا باران دارد خود را می زند و

    در و دیوار اتاقم بوی تو را دارد،

    بوی نم باران...

    می خواهم خودم باشم،

    خودم باشم در کنار بارانم،در کنار تو.

    بارانم...

    تو می گذری ،زمان می گذرد!

    چه کنم با دلی،

    که از تو،توان گذشتنش نیست!!!
    شبی از شبها

    شبی از شب ها

    یاد من - پاورچین ،پاورچین

    از در خانه برون رفت

    و ندانستم کی باز آمد

    وکجا بود

    آنقدر بو بردم که

    تنش بوی دلاویز تو را با خود داشت

    شبی از شب ها

    گذری بود مرا در باغ و خوابی

    که تو در آن باغ بودی

    حیف این باغ

    رهی داشت به دروازه ی بیداری





    باران نبار
    اشکهای من برای همه کافیست
    آنکه روزی حرف از عشق و وفا میزد, بی وفا از آب درآمد...

    دل بستم...
    دل دادم...
    دل باختم...
    دیگر چیزی از قلبم نمانده
    دیگر با نگاهت آتشم نزن
    من با حرفهای سوزان آخرت, خاکستر شدم...
    بگذار در باد رها شوم... خدایا فقط تو میدونی چقدر دلتنگم...


    روز میلاد تو باران آمد روز میلاد تو بود که هوا بوی شبنم وشقایق می‌داد …میلاد پاکت مبارک
    تولدت مبارک مانی ..............



    امیدوارم امسال یکی از بهترین سالهای زندگیت باشه مانی ...وبه هرهدفی که توی زندگیت داری برسی عزیزم ........
    دلم برای عصبانیت تنگ شده
    اینکه حرف دلت راحت بزنی
    ولی چقدر دلم میخواست
    با هم دوباره دعوا کنیم و قهر
    یادت هست کهب
    ا خشم گفتی دوستت دارم و هر بار یا تو قهر بودی یا من
    حالا قهر نیستیم این میدونم اما کجایی مگه خودت نگفتی بهم زودی میای همش مجبورم میکنی از طریق دوستت بهت پیام بدم خیلی بد هست
    شده از کسی عصبانی باشی
    اما نتونی بهش بگی
    شوده بخوای به کسی بگی دوستت دارم
    اما هر بار خواستی بگی نتونستی
    اگه همچین اتفاقاتی بیافته نشونه اینه
    که اون شخص برات خیلی خیلی عزیز هست
    و نمیتونی با اون مثل بقیه رفتار کنی
    اینجاست که باید گفت عاشق شدی
    حواست باشه که دلت به اون دادی
    میگویند دوستت داشتن کار ساده ایست
    اما میگویم کار سختیست
    اخر برای نشان دادنش خیلی زحمت باید بکشی
    اما همیشه میدانم دوست داشتن کار سختیست
    سر بر شانه تقدیر بگذار
    شاید تقدیر تنها جایست که ما را سر راه هم قرار داده
    نمیدانم به کدامین سرزمین سفر باید کرد
    اما میدانم من تنها یک سرزمین دارم ان هم تمام دنیایم هست کسی که تمام زندگیم هست
    آنگاه که غرور کسی را له می کنی، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی، آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی، آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ، آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی، آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ، می خواهم بدانم، دستانت رابسوی کدام آسمان دراز می کنی تابرای خوشبختی خودت دعا کنی؟ سهراب سپهري
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا