mani24
پسندها
36,493

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • شبی از پشت یک تنهایی غمناک و بارانی

    تو را با لهجه گلهای نبلوفر صدا کردم

    تمام شب برای با طراوت بودن باغ قشنگ ارزوهایت دعا کردم

    پس از یک جستجوی نقره ای در کوچه های ابی احساس

    تو را از بین گلهایی که در تنهاییم رویید با حسرت جدا کردم

    و تو در پاسخ ابی ترین موج تمنای دلم گفتی

    دلم سرگردان و حیران چشمانیست رویایی

    و من تنها برای دیدن ان چشمان

    تو را در دشتی از تنهایی و حسرت رها کردم

    همین بود اخرین حرفت

    و من بعد از عبور تلخ و غمگینت حریم چشم هایم را

    به روی اشکی از جنس غروب ساکت و نارنجی خورشید وا کردم

    نمیدانم چرا رفتی؟ نمیدانم چرا؟ شاید خطا کردم

    و تو بی انکه فکر غربت چشمان من باشی

    نمیدانم کجا ؟ تا کی ؟برای چه

    ولی رفتی.....

    و بعد رفتنت باران چه معصومانه میبارید
    نـــــه. . !

    الــآن نــــه . . !

    فعلـــاً دورتــــ شلوغــــه. . !

    تنـهــآتـــ کـــ گذاشتنـــ ، یــآدـ من می اٌفتــی . .

    اونوقتـــ دیگــه شرمنــدمــ . . .

    چون احتمــآلــآً من تنهـــآ نیستمـــ . . .!!!

    ســـایـــﮧ خاطراتـَتـــــ ..

    سَنگــینــے میـــڪــند بر هُجـــومـِ لــَــحظــــﮧ هـــایم . .

    لَحظـــﮧ ــهایـــے ڪـﮧ پُـــر از نـَبودنـتــــ شُـــــد ـﮧ استــــ . .

    בوسـتــــتــ בآرمـ . . .

    و ایـטּ بــہ شـنـآسـنـآمــہ هـآ هـیـچ ربـطــے نـבآرב .. !

    בلماטּ کــہ بآهم بآشـב . .

    یـعـنــے : گـور پـבر فـآصـلـہ هــآ . .

    جالبه که حرف هاتون بوی غم و تنهایی میده...که امیدوارم اینطور نباشه...پیامتون قشنگ بود...اگه تو پست بود حتما + میدادم
    مَـטּ بَد نیستَمــــــــــــ ..

    دَر اَحوآل پُرسے هآے روزآنهـ ..

    مَعنےِ " خوبَمـــ " رآ نِمے دَهَد ...

    حَتے مَعنےِ اینکِهـ " بَد هَستَمــــ " رآ هَمـــ نِمے دَهَد ..!



    لآمَذهَبـــ ؛ بَرزَخے ستــــ بَرآے خُودَش ...

    موسیقیـ درونتـــ رآ ..

    چهـ کسیـ مینوازد ...؟!

    کهـ اینگونهـ هستیمـ رآ در بر گرفتهـ استــ ..؟!؟

    شبـ کهـ نیستــ روز استـ ..!

    ابر همـ ندارَد ..!

    همیــن کهـ نبـآشیـ کـآفیستـ کهـ دُنیـآ رآ بـآرانیـ کُنمـ ...!

    شبهـآ خوآبمـ نمیبرد ..

    از دردِ ضربـاتـ شلّاق خـآطراتتـ روی قلبمـ ..

    بیـ انصافـ ..

    محکمـ زدیـ ..

    جـآیش مـآندهـ استـ ....
    گممـ نکـُن ...

    در گوشهـ ای از حافظهـ اتـ آرامـ می نشینمـ ..!

    فقط بگذار بمانمـ ...

    گوشــی کـه تـو دسـت فشـرده نشــه...

    بـه خـاطرِ تـو بوسیـده نشـه...

    شــب کنــارِ بـالش گذاشــته نشـه...

    چَنــدبـار بـه خاطـرِ پیــامای احتـمـالـی چِکــ نشـه...

    گوشــی نیست کـه ..!

    صـرفــا همـون گــوشـتــ کــوبـه مَعـروفـه که باید بِـخـاطرِ نداشتــنِ تــو ..

    روزی صَــد بار کوبـیـده شه بـه دیــوار ...! ...

    مـَسـیـح تــا خــدایَــش ، ســه روز بَــر صــلـیـبـــ بــــود . . !

    وَ مَــن . .

    تـــا " تـــو " . .

    یـکـــ عُــمـــر . . .

    هر روز صبح...

    یه عالمه گلوله کاغذی...

    متنفرم از دستمالهای کاغذی گلوله شده ..

    که هر روز صبح بهم یادآوری میکنن که دیشب چقدر اشک ریختم...

    ساعتم را کوک مےکنمِ . .

    براے راس ِ "ساعت ِ בلتنگے" . .

    ولے نمے בانمِ چرا صدایش هیچ وقت قطع نمیشود . . .

    تو را مینویسم ..........

    بر ابر ها .........بر اسمانی که محل زندگی من است .........همه کائنات ......نام تو را از بر شده اند ........

    تو حک شده ای در قلب من ..........قلب ستاره ات متعلق به توست .........



    ارام بخواب زندگی من ...........بخواب ترنم جان من ......

    ستاره ات بیدار میماند .......... واز بازدم نفسهایت جان دوباره میگیرد .........



    مرا بنویس .........مرا در دلت بنویس ........

    در ساحل منتظر باش .........زیرا ترانه هایم را به امواج خواهم داد .........

    امواج ترانه هایم را به تو خواهند رساند .......


    زندگی بافتن یک قالی است

    نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی

    نقشه را اوست که تعیین کرده است

    تو در این بین فقط میبافی

    نقشه را خوب ببین !!!

    نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند........
    سلام بخشید من یه مدتی اصلا نبودم...خیلی گرفتار بودم...نتمم داغونه...شرمنده پسر،عیدت مبارک
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا