mani24
پسندها
36,493

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره


  • در "نقاشی هایم" تنهاییم را پنهان می کنم...


    در "دلم" دلتنگی ام را...



    در "سکوتم" حرف های نگفته ام را...

    دلت که تنگ یک نفر باشد...


    خود خدا هم بیاید تا خوش بگذرد و لحظه ای فراموش کنی فایده ندارد...



    تو دلت تنگ است!

    دلت برای همان یک نفر تنگ است...


    تا نیاید... تا نباشد...


    هیچ چیز درست نمی شود....


    دسـت مـرا بگيــر،

    کــه بــاغ نگــاه تــو

    چــندان شکــوفــه ريــخت کــه هــوش از ســرم ربــود!

    مــن جـاودانــم،

    کــه پــرستـوي بــوســه ات

    بــر روي مــن دري ز بهــشت خـدا گشــود!

    امـا چـه مـي کـني

    دلی را،

    کـه در بهـشت خـدا هـم

    غـريـب بــود؟!
    مرا با تمام احساسم بخوان ....

    مرا از شعرهایم بخوان ........

    احساس من در تک تک واژه های اشعارم نهفته شده است .......





    بعد از تو

    هر خاطره فندکی شد و

    شعری روشن کرد ...

    واژه ها را پک میزنم

    و تمام شعرها را دود می کنم

    شعر اعتیاد می آورد

    مخصوصاً

    برای کسی که خوب بلد است با دود

    چشمان تو را تصویر کند ... !
    درست همین جا

    همین گوشه دنج دنیا بود که عاشقانه هایم را برایت باز گفتم

    و تو چه عاشقانه مرا بستی در آغوشت

    یادت هست

    آن روز تو مرا در آغوش کشیدی و من برای اولین بار با حس خوب تو پرواز کردم

    سبک سبک سبک و سبک تر از همیشه لحظه ای بود که سنگینی سرت را روی شانه هایم حس کردم

    به یاد داری

    تمام ساعات آن روز را

    خوب میدانم که به یاد داری

    شاید نگفتنش دلیل بر پنهان کردنش نباشد

    دوست دارم بیایی و باز عاشقانه در گوشم بگویی

    آری خوب به یاد دارم
    اخم هایت را باز کن !


    بیا شالگردنی از عشق ببافیم ؛

    و دستان هم را بگیریم !


    و درست در دلگیر ترین لحظات " جمعه " ،

    زندگی را قدم بزنیم !


    این جمعه ،

    " بوی دوست داشتن " می دهد !



    مینـــویســــم سـرشـــار از عـشـــق

    بـــراے تـــویــی ڪـﮧ همیــشــــــﮧ ...

    تنهـــا مخـاطـبـــ خـــاصّ دل نـــوشـتـــﮧ هــــاے ِ منــــی

    بــــراے تــــو ڪـﮧ بـخـوانـــی

    بـــدانـــی

    دوستـــــ داشتـنـتــــ בر مـَــטּ بــــی انتـــهـاستـــــــ ...


    تو تک تک ثانیه های زندگی من را محصور خود کرده ای.........

    تو همه ی وجود من شده ای ......



    وقتی دلتنگ میشوم ......

    تنها این اغوش تو و صدای تو ست که ارامش را به من میدهد.....

    نمیخواهم کسی جزمن تو را داشته باشد ......

    هر لحظه از زندگی ام را ترسیده ام ...........

    میدانی ترس چقدر بد است ......

    ترس از اینکه وجودت را از تو بگیرند .......

    وجودم که توئی .........و نفسهایم که مرا زنده نگه میدارد .......توئی ......
    هر شب

    پیراهنم را بر تنها پنجره اتاقم می اویزم

    دلتنگی ام را

    با ساعت اتاقم قسمت میکنم

    وقتی ماه

    از چشم تو

    مرا میسراید

    جاری میشوم

    در انتهای شب

    ستاره میشوم
    سلام خسته نباشی:

    لطفا پستِ زیر رو تو تاپیکِ پاییز ویرایش کن#271
    "نیا باران !
    عاشقانه اش نکن
    من و او ، ما نشدیم ............"

    ممنون
    دلایل محکم برای اینکه به زن بودن خود افتخار کنید ....
    مرا ببوس....

    نه یک بار که هـــــزار بار..........

    بگذار آوازه ی عشـــقمان

    در همه جا بپیچد ...........




    مرا با تمام احساسم بخوان ....

    مرا از شعرهایم بخوان ........

    احساس من در تک تک واژه های اشعارم نهفته شده است .......



    هــــــــــــــــوس کـــــــــرده امـــــــــــــ

    چنان گیـــــــــــــــــــــــج شوم از تو

    چنان مستــــــــــــــ شوی از مــــــــــــــن

    که زمین سرگیجــــــه بگیــــــــــــــــــــــــــــــــــرد

    و اشتبـــــــــــاهی سالی سیصد و شصت و شش دور بگـــــــــــــــردد

    یکـــــــــــــــ روز اضافــــه تر دور ِ تــــــــــــــــــــو.....!



    مرا ببوس

    مرا در بوسه هایت غرق کن ......

    همیشه عاشقت هستم و خواهم بود ......

    مرا ببوس ......

    بگذار بوسه هایمان فاصله ای را که دریا بینمان ایجاد کرده است .ازمیان بردارد .....

    اری بوسه هایمان ....
    تو تک تک ثانیه های زندگی من را محصور خود کرده ای.........

    تو همه ی وجود من شده ای ......



    همه ی احساسم - همه ی نوشته هایم برای توست زندگی من ......
    من ستاره توام

    تو همه ی باور منی ...........همه ی زندگی من ......
    به هر سو که مینگرم تو را میبینم .......

    در ائینه که مینگرم تو را میبینم ......

    همه چیز برای من خود تو شده است .....

    و احساس میکنم کوچه های را که با قدم میزدیم ......

    باران می امد ........

    نگاهمان درنگاه هم بود .......دستانم را گرفتی .......

    سخن دلت از جنس سکوت ......عشق را دانستم ..........


  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا