سلام داداش گلم من که راضی نیستم تو به خاطر گز خریدن و واسه من سوغات آوردن 18 ساعت اصفهان گردی کنی.

حالا یه شعرم برا قدردانی ازت این پایین نوشتم تا تو رودربایستی شده سوغات خوب برام بیاری.
بیچاره کسی که بر تو مفتون باشد
دور از تو گرش دلیست پر خون باشد
آن کش نفسی قرار بی روی تو نیست
اندیش که بی تو مدتی چون باشد