منم همین طور 
-
خیلی حالم بد بود
ظاهرا مسمویت بود نمیدونم....
خدا رو شکر بهترم.
شما خوبی؟
چه خبر؟سلام
ببخشید مریض بودم ....
خوب هستید؟
چرا گفتی نتونم بیام شرمنده میشم. ما دخترا اینیم دگ. الان وقت ناهاره. نوش جونت
الان خیلی خوشحالی؟! خیلی دلم میخواد بیام به دوستم کمک کنم فقط روز جمعه هست بابام گیر میده کجا رفتی.
سلام
پس نمیری به عمه خانم تو اسباب کشی کمک کنی؟
ممنون برای فعالیت پیرامون علم زمین
و اینکه وقت میذاری
باور کن من خیلی سرم شلوغه این روزا اصلا تمرکز ندارم
وای برام گل به این نازی فلستادی ممنون. دیدم! Thanks alot my dear
امیدوارم شبی با هیتلر داشته باشی و خوابشم ببینی. خوابای خوب ببینی
اهان متوجه شدم. درکل خیلی خوشکلن.
داره یواش یواش خوابم میپره
برو لا لا کن. شب بخیر
نه ارور نداد.
چرا دعوا میکنیم برداشتم خوب
حالا در حد سواد من حرف بزن الان بازش میکنم.
دختر خوبی بود ولی حس خوبی بهم نداشت خودم احساس کرده بودم. پس اونروز حسابی وزن کم کردی
عکسایی که فرستادی خیلی خوسکلن ممنون. فک نکنی من نمیخوام تو جواب برات عکس بفرستم میخوام ولی حجمشون بالاست ارسال نمیشن
چرا امضا به این خوبی. خشن!
دختره خواست یه لحظه ای ادای زمین شناسارو در بیاره.
این امضات مهربونه خوبه
آفرین این امضات خیلی خوبهو شما مراحمی من مزاحم خوابت نمیشم خوب بخوابی
شکلک عصبانیت توام با زبان درازی
خجالت بکش برادر
منظورم حرف دوست عمه بود که فکر میکرد عزرائیل و هیتلر بیکارن بیان تو خواب خانوم. حرف پدرتم خیلی بامزه بود.
وای چه عکس قشنگی ممنون شرمندم کردی
سن که مهم نیست
مهم تفاهم و علاقست
شب بخیر
وقتی اون حرف زد به زور داشتم خودمو کنترل میکردم نخندم. چه حرف بامزه ای
بنفش که امروز کردم اونم به خاطر اینکه عکس کوارتز گذاشتم بود شما دیشب گفتی حالا بی خیال.
معلوم بود اون خوشش میاد و تو ازش خوشت نمیاد. بهم گفت شیمی خونده.
آخه اگه ناهار نخورم بعدش گشنم شه باید غذای داغ بخورم. اون لیمو هنوز یادت مونده!!!!
حرف حرف میاره ها. برو لالا کن. راستی دیشب تو جوابا یه جا نوشته بودی بنفش منظورت چی بود امروز صبح دیدم اینو ج بده بد لالا کن.
چه روحیه ی لطیفی:دی
مقسی
از وقتی با این جناب لاو لاوی می گردین کمال همنشین در شما اثر فرموده!!!
اوه شایدم منظورش این بوده که دیروقته و ساعت رو داشت به گوش زد میکرد. درست نمیگم. ماهم درگیر بحث بودیم خیلی پارازیت میومد ولی من اصولا به این جور آدما کلا توجه نمیکنم
بگو شخصیتتو نشناختم چرا پاساژ اطلس رو میسوزونی و آتیش نشانارو بد خواب نخواستم بگیر بخواب. فقط خدایی منظور دوست عمتو دونستی به منم بگو توروخدا وگرنه تا صبح ذهن مشغول میشه خوابم نمیبره.
راستی قابل شمارو نداشت این یه یادگاری از یه پترولوژیست.
اون لحظه از گشنگی داشتم میردم اصلا حواسم بهش نبود. شما گرفتی منظورش چی بود؟ به منم بگو اومدم خونه شام خوردم یادم اومد ولی روم نشد ازت بپرسم.
شب شما هم بخیر. من از هیتلر میترسم -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...