*Maedeh.archi*
پسندها
7,951

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ادامه داستان توهم......

    .................دو شنبه

    امروز به محض این که وارد دانشگاه شدم رفتم سر کلاس.
    بعد از کلاس یکی از همکلاسیام جزوه منو ازم خواست.
    من که میدونم منظورش چی بود!! حتما مینا هم علاقه داره با من ازدواج کنه . راستش منم از اون بدم نمی آد.
    راستش از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون تصمیم گرفتم با مینا هم ازدواج کنم.


    .................سه شنبه

    امروز اصلا روز خوبی نبود،نه از مریم خبری بود نه از نرگس نه از مینا.
    فقط یکی از من پرسید "ببخشید آقا امور دانشجویی کجاست؟ "
    من که می دونم منظورش چیه!! ولی تصمیم نگرفتم باهاش ازدواج کنم چون کیفش آبی رنگ بود ،حتما استقلالیه !!
    وقتی جریان رو به دوستم گفتم ،به من گفت: "ای بابا بدبخت منظوری نداشته "
    ولی من می دونم،رفیقم به ارتباطات بالای من به دخترا حسودیش می شه !
    حالا به کوری چشم اونم شده هر جور شده با این یکی هم ازدواج می کنم !!!

    ادامه دارد.....
    مـقـدس تــریـن جــای دنــیـاست اتـــاق تنــهـایی هـــایـــم وقـــتی بــا نیـّــت " تـــ♥ـــــو " خــلـوتـــ می ڪنـــم . . . ...
    داستانه امروز:

    توهم(من که می دونم منظورش چی بود !!

    .................یک شنبه

    امروز ساعت 9 به دانشگاه رفتم.موقع رفتن توی سرویس یه خانمی پشت سرم نشسته بود و با رفیقش می گفتن و می خندیدن.
    تازه به من گفت: "ببخشید آقا می شه شیشه پنجرتونو ببندین "
    من که می دونستم منظورش چی بود !!
    اسمش رو می دونستم اسمش نرگسه.
    مثله روز معلوم بود که با این خندیدن می خواد دل منو نرم کنه که بگیرمش،راستش منم از اون بدم نمی آد.
    از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون،تصمیم گرفتم با نرگس هم ازدواج کنم.


    ادامه دارد....
    درد دندون بازم به سراغم اومد البته اینو رفتم دکتر گفت عصب کشیه نمیدونی چطور این نوبتو بهم دادن از اوژانسی هم بدتر بودم..
    مردم مردم مردم..
    این اولین مرحله عصب کشیم گذشت...
    نمیدونی تو این چندروز چه دردایی کشیدم..نمیدونی
    از اون دردی که یه چندباری کشیدم این درد بدترین درد بود که حتی با آمپولایی قرص هایی بی حس کننده هایی دردشو خوب نکرد..نمیدونی درد دندون بدترین درده
    اوکی. الان که هستین. عکسارو دیدین؟ مورد پسند بود؟
    هستین آیا؟ جواب نمیدین آیا؟ ندارین منو آیا؟
    داستان امروز:

    توهم(منکه میدونم منظورش چی بود)!!!

    .................شنبه

    از همون لحظه ای که وارد دانشگاه شدم متوجه نگاه سنگینش شدم.
    هر جا می رفتم اونو می دیدم. یک بار که از جلوی هم در اومدیم نزدیک بود به هم بخوریم،صداشو نازک کرد و گفت "ببخشید " ،
    من که می دونم منظورش چی بود !!
    تازه ساعت 9:30 که داشتم بورد رو می خوندم اومد پشت سرم و شروع به خوندن بورد کرد.
    آره می دونم منظورش چی بود !!!
    اون می خواد زن من بشه!!
    بچه ها می گفتن اسمش مریمه. از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون،تصمیم گرفتم باهاش ازدواج کنم.

    ادامه دارد....
    سلام دختر گلم.چطوری؟
    مرسی چه عکس نازی مث خودت
    بوس بوس

    باران که میبارد همه پرندها به دنبال سر پناهند
    اماعقاب برای اجتناب از خیس شدن بالاتراز ابرهاپرواز میکند!
    این دیدگاه است که تفاوت را خلق میکند…
    از دست تو دختر....بیا اینجا خودم میبرمت نشونت میدم که بفهمی خلخال نیست:w16:
    تو که میخواستی بری. خواستی منو بپیچونی؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا