نیگر داشتن نمونه ها تو آزمایشگاهم من باید یادشون بدم
خیلی راحت و با افتخارم تعریف میکنن که خوب آبدارچی پاش خورده ریخته دیگه
انگار نه انگار که همون پا یه شوت به سرنوشت من زده
بیخیال گذشته....
والا یکیش مونده بسیار بسیار سخته اما دوسشون دارم
ی مقاله هم نوشتم فرستادم واسه همایش دانشگاه شهید بهشتی
منتظر تادییدشم برام دعا پذیرش شم بیشتر دور و ور این بودم کمتر درس میخونم
شما چ خبر؟ ارشد شرکت نکردی؟