اسرار ازل را نه تو داني و نه من
وين حرف معما نه تو خواني و نه من
هست از پس پرده گفتوگوي من و تو
چون پرده بر افتد نه تو ماني و نه من
بدبخت شاعرش اگه میدونست فردی مثل تو این رو استفاده میکنه یه روزی اصلا نمیگفتش!!بدبخت با حال و هوای روحانی و عرفانی نشسته نوشته بعد تو ( ) ازش استفاده کردی!!!
19 شدی گفتگو یا گفت و گوی
عزیزم لیاقت باید در وجود تو باشه فکر کردم مدیر شدی شاید یکم رفته باشه بالا ولی میبینم که ....
اینجاست که شاعر میگه به د ر ک
خلایق هر چه لایق عزیز دل خواهر!
یادمه یه زمانی وسط سطل آشغالا دنبال استخون ماهی ها و ÷س مونده غذای شب گرگ ها میگشتم..
یادمه یه زمانی از پشت شیشه دنر فروشی به مرغ بریانی نگاه میکردم و آب دهنم راه می افتاد.. ولی الان
یک پنجره برای من کافیست.....
حج اوغلو چرا باید بهت مشکوک باشیم..مگه کار بدی میکنی.. باشی یا نباشی باز این افکار صورتی در ما هست.. گاهی پر رنگ گاهی کم.. من چای خوردم ساغول
بازم که این حس نوستالژیک وکاریزماتیک شما دوتا گل کرده بابا به خدا دارم میرم تبریز برا پیگیری کلی کار
نتم اونجا قطع هستش تا برم از یه جای دیگه بگیرم چندروزی طول میکشه واسه همین میگم نیستم
باشه دایل اپی کانکت میشم تا حرفی نمونه عزیزان شکاک من
چایی میخواین بیارم براتون
سیمان و سیمان خواهیم دیگه ته کشیده ..واقعا میگم.. فقط طبق حکمی که ادب اقتضا میکنه رفتار میکنم..
تا سه روز دیگه اگه بیای خوب میشه.. حج اوغلو هم انگار سه روز کمرنگ میشه در اینجا.. گرچه به اندازه کافی رنگ برا خودش جمع کرده برای y! و "دنت نید تو بی هییر"
سلام..همینطوره.. آوازه ات شهر رو پر کرده..
شهراشوبی مرد!
حتما همینطوره..همیشه دوست داشتم یه رفیق تو وزارت خونه داشته باشم.. دعا میکنم یه روز به این آرزوم برسم.. تموم نشد دوران بی نتیت؟
سلام رفیق
اقا مبارکه شیرینی منو بزار کنار که دارم میام
لیاقتت خیلی بیشتر از ایناس ولی یه نقطه شروعه
ایشالا شیرینیتو اونجایی که دوست داری بریم بخوریم
خوبی عزیز