اين من ميميرم واسه تو اگه نبينمت خودمو ميكشم و اين حرفا يه مشت اراجيفه كه نهايتا اين احساسارو ادم عاشق 1 سال داره اگه واقعا راست ميگه به قول persian_kb به خاطر طرف بتونه زندگي كنه وگرنه مردن و خود كشي و بدتر از اين ادعاش كار هر ادم ضعيفي هست منظور من از ضعيف هم ضعيف بودن توي درك عشقو احساساتي...
و نترسيم از مرگ
مرگ پايان كبوتر نيست
مرگ وارونه يك زنجره نيست
مرگ در ذهن اقاقي جاريست
مرگ در آب و هواي خوش انديشه نشيمن دارد
مرگ در ذات شب دهكده از صبح سخن ميگويد
مرگ با خوشه ي انگور مي ايد به دهان
مرگ در حنجره ي سرخ گلو مي خواند
مرگ مسئول قشنگي پر شاپرك است.
به سراغ من اگر مي اييد
پشت هيچستانم
پشت هيچستان جايي است
پشت هيچستان رگ هاي هوا پر قاصدك هايي است
كه خبر مي ارند از گل وا شده دورترين بوته خاك.
روي شن ها هم نقش هاي سم اسبان سواران ظريفي
است كه صبح
به سر تپه معراج شقايق...
من گمان ميكردم
دوستي همچون سروي سر سبز
چهار فصلش همه اراستگي است
من چه ميدانستم
هيبت باد زمستاني هست
من چه ميدانستم
سبزه ميپژمرد از بي ابي
سبزه يخ ميزند از سردي دي
من چه مي دانستم دل هر كس دل نيست
قلبها صيغلي از اهن و سنگ
قلبها بي خبر از عاطفه اند
سخن از مهر من و جور تو نيست سخن از
متلاشي شدن...