kachal63
پسندها
2,157

ارسال های پروفایل ارسال ها درباره

  • نخیر!!چی چی انتظار نکش!.....من کلی منتظر خواهم ماند...من از پای نخواهم نشست! نترکی مصوم....ای زرنگ:دی...تاپیکو کشیدی بالا کلک؟...من خیلی هم وقتو توانشو دارم...چقد می خواستم برنامه ریزی کنم:دی خوب شد...بهتر:دی......حالا کادو رو چیکار کنیم؟........آهان راستی من که دارم:دییییی
    جدی ؟ تنهایی؟؟ نشد این تنهایی یه حرکتی کنه خلق اله ازش راضی باشن ..همیشه یه چیزی ازتوش دراومده .....
    اره معصوم جون امروز تولدمه ....تاپیک رو پیدا کنی از کجا ؟؟
    سلاااااااااااااااااااااااااام همنامه زیبا ..:D:gol:
    خوبم عسل ..تو چطوری ...وای خدا این عکسارو..این میمونه خیلی بامزه بود:biggrin: ....
    e نخیر ..نمیخام ...اصلا قهرم ..:cry:...چه معنی داره به ملو از یکماه جلوتر دارین تفلد مبارکی میگین بعد منه بینوا که دخیخا امروز تفلدمه هیچی ..من الان برم کجا گریه کنم کچلی هان ؟؟:(
    مجبور بودم:دی.....هر دفه موبایل میدیدم خواهرمو چپ چپ نگا می کردم:دی..... به سلامتی...مبارک باشه... پس کی میفته؟...تا کی انتظار بکشیم:d نه بابا...من جزو بیکارترین آدم های دنیا طبقه بندی میشم!یعنی واقعا خجالت آوره!
    :dخدا از سر تقصیرات این خواهر کوچیکا بگذره:دی
    عادت داره کیف با خودش برنمیداره..وسایلش همیشه تو کیف منو و مامان وله!اونروز دیگه کیفمو باز نکردم ببینم چیه...قلمبه بود گفتم حتما واسه منم گذاشته(بسی جای تعجب!)...خلاصه نزدیکای ظهر دیدم هیچ صدایی در نیومد ازش!......دیدم ام پی تری رو گذاشته جای موبایلم!

    سرشون گرم بود؟به به.....تا باشه از این سرگرمیا:دی....اتفاق تازه ای نیوفتاد؟:d

    هوم؟کار داشتم خو...منو با خودشون نبردن:d
    شلوار لی,کفش,شلوار راحتی,اسپری,با چند تا لباس!!
    این قدر اسپری خوشبوئه!!خیلی دوسش داااارم!
    تو چه خبر؟
    بذار تو هم بذار....یکی من یکی تو:دی خوبم عزیزم مرسی. سلامتی...خبر که هیچی.....تو چه خبرا؟رفتین میوه چینی؟تیموم شد؟ ما هم رفتیما:دی....البته من نرفتم
    مهصوووووووووووووووووممممم....بیا بخلم...دلم یه ریزه شده واسه ت
    اه[IMG]....چرا الان نمیشه رفت اونور...اه!!![IMG]

    خوبی؟

    چه کردی با این دل من دخمل[IMG]

    خدا آبا اجداد معصوم رو بیامرزه:دی
    به ساعت نگاه میکنم حدود 3 نصف شب است چشم میبندم تا مبادا چشمانت را از یاد برده باشم طبق عادت کنار پنجره میروم سوسوی چند چراغ مهربان و صدای هیجان انگیز چند سگ از شوق به هوا میپرم و خوب میدانم که سالهاست مرده ام
    شبت بخیر معصومه
    نميدونم يه تولدم هست نميدونم ميشناسيش يا نه من كه نميشناختم ولي ايدين دعوت كرده بود اگه ميشناسي بيا تبريك بوگو :دي
    منم سیلامتی
    خبرا پیش مریم، ازش بیگیر :دی
    من برم، شب خوش.
    خو حالا برا سرعتت خواستي حرص بخور ولي برا مسنجر حرص نخور اخه كلا ياهو حالش خوب ني امشب :دي
    کچل مگه بده؟ :دی
    معصوم خانوم گل بودی همیشه
    منم عطار گل هستم، خوشبختم :دی
    چه خبرا؟
    خیلی داشت.
    ولی من ترنشو دوس داشتم!
    حالا ایشالله میای تهران با هم میریم!
    راستی مصوم شماره اتو میدی؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا