انسان هایی هستند که دیوار بلندت را می بینند
ولی به دنبال همان یک آجر لق میان دیوارت هستند که ،
تو را فرو بریزند ...!
تا تو را انکار کنند ...!
تا از رویت رد شوند ...!
پسری دختری را تو خیابون دید وشیفته اون شد پسر میره جلو با دختره صحبت میکنه مخ دختر رو میگیره همینطور که داشتن پیاده راه میرفتن ی بنزی گرون قیمتی جلو پای دختره ترمز کرد دختر برگشت به پسره گفت خوش گذشت ولی من نمیتونم همیشه پیداه راه برم دختر سوار ماشین بنز گران قیمت شد نا گهان راننده ماشین بنز گفتم خانوم لطفا پیاده شید من راننده این اقایی که باهاشون بودید هستم