island1991
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
خوب ديگه كار نداري
تشكر از راهنمايي هات ........... ببخشيد كه من اينقدر حرف ميزنم
راستش صبح يكم در مورد گفتن خوابم به تو ترديد داشتم گفتم شايد مسخره كني ....... ولي كمكم كردي..... خيلي گلي
خير از دنيا و آخرتت رو ببيني
امشب هم از ترس حالم نماز نخوندم آخه همچين كه ميگم بسم الله اشكم در مياد وو...
خدانگهدار................. در پناه حق تعالي
نمیدونم...با خداست...معمولا یکی دو روز بعدش
يا علي بين اون همه سوال چطور پيداش كنم...........اينجا سرعت خيلي پايينه
چقدر طول ميكشه معمولا تا جواب بده
ميدونم..............ميگم الان چرا پيامم توي اون بخش پيام هاي شما ثبت نشد
نه نمیتونی ببینیش...هروقت جوابشو نوشت میری اونجا پیداش میکنی...
حالا پيام رو فرستادم...............كجا جواب بگيرم..........الان پيم كجا ثبت شد ميتونم اون رو ببينم
چقدر خنگم من
فهميدم چي شد...............ok
حالا خوبه سايت فارسيه
الان رفتم اونجا كه نوشته پيام هاي شما.............. خب حالا چطور پيام بزارم....... بايد عضو باشي ديگه
مگه نبايد عضو بشي بعد پيام بزاري؟........... خب عضو شدم گفت برو ايميل رو چك كن بعد تا فعال بشي ووووووووو از اين حرفا
صبر كن الان دوباره ميرم
ببين يك چيز تعجب آور................ نميدونم چرا يهو حالم خوب شد .........خدايا شكرت .........خدايا شكرت شكر شكر
دعا كن ديگه بد نشم
چرا يهو خوب شدم................نكنه ديوونه شدم يا اينكه رواني شدم
الان كه دارم تلاش ميكنم خوابم رو تجزيه و تحليل كنم خيلي آروم شدم.............. حداقل وجدان راحته كه تمام سعيم رو ميكنم
خدا خيرت بده آبجي ......... اگه تو نبودي تا الان معلوم نبود چه بلايي سرم اومده بود ......خيلي بهم كمك كردي
سپاس فراوان
بي زحمت تو بپرس چون كه :
1. ايميل ندارم
2. بلد نيستم ايميل درست كنم
3.بلد نيستم بايد با ايميل چكار كرد
4. اصلا چيزي سر در نميارم از ايميل
خيلي بد شد
اونجا ايميل ميخواد تا فعال بشي و بتوني توي سايت كار كني ...............منم ايميل ندارم
اينجا كه ثبت نام كردم يك آدرس الكي دادم ................. الان اونجا هم يك آدرس الكي دادم
ببين يك زحمت بكش سوالم رو تو بپرس
بگو كه من آشنا شدم با اين ..........بعد اختلاف سنمون.........بعد قول و قرار .........بعد ازدواج زوري مهناز (البته به گفته خود مهناز) .........حالا هم خواب من و البته خواباي قبلي
يافتم
حالا بايد ثبت نام كنم يا همون جا پيام رو بزارم
سلام منم اومدم
الان بهش اسمس دادم
هنوز جواب نداده...................... ميخوام بهش بگم چه خوابي ديدم
قبلا چند بار خواب امام زمان رو ديده بودم....... همون موقع ها كه با مهناز بوديم...... امام زمان خوشحال بود ...... يكبار توي خواب منو ديد بعد به من گفت من ميرم دوباره ميام پيشت
تازه مهناز هم از اين خواباي عجيب غريب مي ديد ........ دارم گيج ميشم من ......... بايد چكار كنم ؟
تازه يكبار هم مامان مهناز يك خواب درباره ما دوتا ديده بود ........اي خدا
اصلا خواب واقعيت داره؟
سلام خوبي؟
امروز خيلي حالم بده....... همش نگران مهناز هستم
ميدوني اون اول ها كه منو مهناز تازه آشنا شده بوديم باهم قول و قرار گذاشتيم...... قول داديم كه هر وقت امام زمان ظهور كرد ما بشيم يار امام زمان........ مهناز هم اين قول رو داد و بهم گفت كه كنارم هست تا باهم كمك امام زمان كنيم
حالا يك چيز عجيب : ديشب خواب ديدم........خواب ديدم با مهناز رفته بوديم مشهد روبه روي حرم امام رضا بوديم بعد يك صداي اومد به منو مهناز ميگفت : پس امام زمان چي ميشه...... بعد به مهناز گفت : چرا داري ميري پس امام زمان ؟مگه قول ندادي؟
ببين من خيلي حالم بده ....... معني اين خواب چيه ؟ چه تعبيري داره؟ ......اي خدا كمكم كن
يعني امام زمان چشم به راه ماست...........چكار كنم؟
خيلي بهم كمك كردي..................... تشكر فراوان
سپاس گزارم
من دارم ميرم...........فعلا خدانگهدار
چرا؟! خب مرگ یه بار شیون هم یه بار دیگه...
با پدر مادرم صحبت كنم؟....نه بابا
پس چرا پاك نميكني؟
مربعها روعلامت گذاري كن .................... حالا برو پايين دقيقا سمت راست اونجايي كه شماره هاي صفحه رو نوشته .... حذف پيام رو انتخاب كن درست ميشه
شرمنده نميدونم چرا پيغام خصوصي من ارسال نميشه ...........
خودت بايد پاكش كني
الان گوشه سمت چپ همه پيام ها يك مربع خالي ميبني .....درسته......... هر پيغاممي رو كه ميخواي پاك كني اون مربع رو علامت بزن ..
حالا برو پايين گزينه حذف پيام رو بزن تا پاك بشه
الان پدر ومادرم با اين حالي كه من دارم خيلي حساس شدن........همش زير ذربين هستم اينجور عذاب ميكشم
حالا كه فكر ميكنم ميبينم اون خودخواه بود
اگه خود خواه نبود فقط به خوشبختي خودش فكر نميكرد...حداقل به اين كه من تنها ميموندم يكم فكر ميكرد
ديگه تا آخر عمر تنها ميمونم..................... ديگه هيچكس رو ندارم كه باهاش درددل كنم
دل خوش بودم كه يك روز باهاش ازدواج ميكنم و تا آخرش كنارم هست .......... من به اون پناه آوردم اما اون پشتم رو خالي كرد و من با صورت اومدم روي زمين
بعضي وقتا كه از دست دنيا خسته ميشدم به مهناز اس ميدادم .............با اون دردودل ميكردم....الان با كي دردودل كنم؟
چرا بايد تنها بشم........ من مهناز رو ميخوام.....الان دلم گرفته .... اگه بودش الان منو ناز ميكرد ... من نوازشاي مهناز رو ميخوام فقط اون ميتونه آرومم كنه
آره همش آدم رو تحقير ميكنن
فقط و با اون پسره حميد منو درك ميكنيد
همه به من ميگن : تو بچه اي ..... اشتباه كردي..... ساده اي..... سنت كمه.... ديوونه.... بروبابا.... عشق دلت خوشه ها
همش تحقير ...............يكي نيست بگه چرا من كه به قول شما بچه ام عاشق شدم ...... واقعا چرا ؟.... يا اينكه تو چرا اون قدر عاشق و وابسته شدي كه سرت روي شونش گزاشتي واسش موبايل خريدي.....چرا؟ ميدوني
دو كلمه جواب داره : كمبود محبت
من فقط دلم ميخواست مطمئن باشم كه يكي رو دارم....يكي دوسم داره .... اما اون يكي هم منو شكست -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...