hossein00104
پسندها
1,616

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام مرسی
    میگم خیلی خوشحال میشم راجبه داستانا نظرتونو میگین
    مرسی
    از کجا معلوم خوده ماکس سیگاری نباشه؟
    دی:
    داستانه امروز:

    در بازگشت از کلیسا، جک از دوستش ماکس می پرسد:
    فکر می کنی آیا می شود هنگام دعا کردن سیگار کشید؟
    ماکس جواب می دهد: چرا از کشیش نمی پرسی؟»
    جک نزد کشیش می رود و می پرسد:
    «جناب کشیش، می توانم وقتی در حال دعا کردن »هستم، سیگار بکشم
    »کشیش پاسخ می دهد: نه، پسرم، نمی شود. این بی ادبی به مذهب است.»
    جک نتیجه را برای دوستش ماکس بازگو می کند.
    »ماکس می گوید: تعجبی نداره. تو سوال را درست مطرح نکردی. بگذار من بپرسم.»
    ماکس نزد کشیش می رود و می پرسد: «آیا وقتی در حال سیگار کشیدنم می توانم دعا کنم »؟
    کشیش مشتاقانه پاسخ می دهد: مطمئناً ، پسرم. مطمئناً !

    نتیجه اخلاقی:
    سیگار نکشید!!!!
    هوشمندانه سوال کنید
    :دی...ماهم دیروز نمره مترمونو دادن...طراحی فنیم ک...هیییییییچ
    اصا نابودن
    میخوام واسه دانشگاه آزاد که امروزم آخرین مهلتشه واسه ارشد ثبت نام کنم ولی تراز شهرارو نمیدونم هرچیم گشتم نچ نبود معماریه رشتم میتونی بکمکی
    خواهش میشه بهم بگید چطری واسه دانشگاه آزاد واسه ارشد شهرارو انتخاب کنم ترتز کجاها بالاتره
    :دی
    تبرییییییییک
    من 18شدم...گخواهش میشه..ایشالا موفق باااشی
    خوشا بحالتون..منم استاد معماری اسلامیمون ک الان باهاش مرمت داریمو خهلی دوس میدارم..یجورایی خیلی حالیشه اما زبونش کوچه بازاریه اصا به دل میشینه شدیدااا:دی
    ایشالا هرچی به صلاحته انجام شه... :مهلبون:دی
    ها عامو حال کردم اساسیاا:دی
    من ک اینقد تمبلم دمبال یه پایم که بیشینیم با هم بریم جلووو هی همو هول بدیم..
    فنی تحویلش 1مه...کلاسا هم ک طرح جلسه اولو هفته قبل رفتیم..امروز هم مرمت داشتیم...فردا هم باز طرح:confused:
    اصا من مرده ی جمله ی آخرتممم:دی
    آورین آورین..
    بدم نیست که پایان نومتو بذاری واسه ت9 بعد الان شروع کنی به خوندن وتمرین اسکیس...
    هااا منم بد نیسسسم
    آها..اگه پایان نومت واست خهههلی مهمه نگیر:دی...
    ولی به هرحال از اونجایی که این ترمم ارشد ندادی باید هر تصمیمی میگیری برنامه درس خوندنم توش بذاری بیبینی 8ترمه بهتره یا 9تایی:)
    خوبی حسین آقو؟؟
    نمیدونم والو ..مگه پایان نامه نگرفتی آیا؟؟مگه 8ترمه نشدی آیا؟؟
    والا روزگار به کامه ما که نیست.......
    اینروزا که با هرکی حرف میزنی افسردگیو از حرفاش احساس میکنی.....
    امیدوارم به کامه شما باشه
    آره یه کم تعجبیدم
    عجب....که اینطور
    پس ایشالله به زودی فارق التحصیل شید دی:
    والا این دوره زمونه که هیشکی نمیخاد سر به راه بشه دیگه!
    فهمیدم
    مگه سر به راهی بده؟
    خب خدایا همه دخترارم سر به راه کن
    الهی آمین
    خوبه؟:smile:
    ینی چی طالبش کسه دیگس؟
    دوسنداشتی
    فقط واسه خنده بود همین
    میگم مدله حرف زدنتون عوض شده هاا:smile:
    مرسی خواهش میکنم
    داستانه امروز:

    آرزویه سالگرد ازدواج

    یک زوج در اوایل 60 سالگی ، در یک رستوران کوچیک رمانتیک سی و پنجمین سالگرد ازدواجشان را جشن گرفته بودن. ناگهان یک پری کوچولوِ قشنگ سر میزشون ظاهر شد و گفت : چون شما زوجی اینچنین مثال زدنی هستین و در تمام این مدت به هم وفادار موندین ، هر کدومتون می تونین یک آرزو بکنین. خانم گفت : اووووووووووووووووه ! من میخوام به همراه همسر عزیزم ، دور دنیا سفر کنم . پری چوب جادووییش رو تکون داد و اجی مجی لا ترجی و دوتا بلیط برای خطوط مسافربری جدید و شیک در دستش ظاهر شد.
    حالا نوبت آقا بود ، چند لحظه فکر کرد و گفت : خب ، این خیلی رمانتیکه ولی چنین موقعیتی فقط یک بار در زندگی آدم اتفاق می افته ، بنابراین ، خیلی متاسفم عزیزم ولی آرزوی من اینه که همسری 30 سال جوانتر از خودم داشته باشم. خانم و پری واقعا ناامید شده بودن ولی آرزو ، آرزوه دیگه !!!
    پری چوب جادوییش و چرخوند و اجی مجی لا ترجی
    و آقا 90 ساله شد !


    نتیجه اخلاقی:خدایا همه این پسرا رو سر به راه کن
    آمین

    دی:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا