همیشه باید کسی باشد
تا بغضهایت را قبل از لرزیدن چانهات بفهمد
باید کسی باشد
که وقتی صدایت لرزید بفهمد
که اگر سکوت کردی، بفهمد
کسی باشد
که اگر بهانهگیر شدی بفهمد
کسی باشد
که اگر سردرد را بهانه آوردی برای رفتن و نبودن
بفهمد که درد داری
که زندگی درد دارد
که دلگیری ۰۰۰
بفهمد که دلت برای چیزهای کوچک تنگ شده است
بفهمد که دلت برای قدم زدن زیرِ باران
برایِ یک آغوشِ گرم تنگ شده است
بفهمد که دلت برای خودت هم تنگ شده است ۰۰۰
همیشه باید کسی باش