نه آخه..پایه ام قوی اتفاقا..کسی که من باهاش میرفتم..یه ساله که با هم نیستیم دیگه..
آخه من منارو خیلی دوس دارم..نمیشه که هرکی دوس داری تا نبینیش یادت بره که..
یعنی چی نامزدشه..تا روز عقد باید کلا دو سه بار ببینن همو..خب پس من چیکار کنم؟؟
میدونی بعضی وقتا چند تا بدبختی با هم نازل میشن..من الان تو اون موقعیتم!!!:دی
من مگه قیافه الان تورو دیدم که میگی پیر نشون میده..
پس کی باید به فکر تنهایی من باشه!؟!؟!
خب تا 3 ماه پیش منو مونا همش با هم بودیم..اما الان مونا همش با پویا است..خی این عین ظلمه دیگه..
آره نمیدونم چیکار کنم به جز دانلود فیلم البته!!
یعنی چی خب..پس کی باید به فکر تنهایی من باشه؟!؟!!؟
بابا خوب بود دیگه..اگه ازدواج نکنه..دوتایی با هم خونه میگرفتیم...انقدر هم تفاهم دارین..الان اصلا شوهر برا آدم چیکار میکنه..به خدا دلامون شاده...
بعد ارشد!؟!؟!؟حالا بزار لیسانس بگیری!!!!
حالا جدا 19 سالته؟!
شما خیلی بیخود کردین که حتی به خودکشی فکر کردی!!!!خجالت داره به خدا..
رسما و اسما و اینا حالیم نیست...اقا جان من مخالفم که ازدواج کنه!!!نمیدونم شاید خودخواهی اما خب من تنهام..
به خدا یه روزی میگفتم ای دی اس ال داشته باشم چه خوبه..اما الان انگار هیچی تو مغزم نیست که بخوام تو نت دنبالش بگردم...خیلی امشب حالم گرفته است..
فکر کنم نرم نرمک و خنده خنده دارم روحیه تو رو هم گند میزنم بهش...الله اکبر!!
نمیدونم..نگران نشو...مگه وضعیت الانت چیه؟!؟
نترس بابا..ما همه باهم هستیم..سالمیم..
نمیدونم..انقده دلم گرفته..کلا هر 10 سال یه دفه اینطوری میشم..یکی از دایل که ناراحتیمو تشدید کرده اینه که خواهرم داره ازدواج میکنه...
کشته اینهمه روشن فکری هستم که یه جا تو ی تو جمع شده..چطوری؟!الله و اعلم!!!
تا کی تو خونه بشینم..الان من تو خونه نشستم؟!؟!؟!؟!مگه فلجم؟!؟!
حسین من از مرگ میترسم تو چی؟!؟!
بابا تو خیلی سخت میگیری...من هیچوقت از رو ظاهرم معلوم نمیشه هیچی..چون عمما در حال خندیدنم...
ناراحتی و احساس دلتنگیم دلیل داره..یکیش اینه که حس میکنم به اونچه میخوام نمیرسم...این آزارم میده..میدونی تکلیف خودم و خدا رو نمیدونم..یعنی خدا اصلا موضعش و تعیین نمیکنه..کلافه ام کرده!!!
بعدشم..قطعا احساس تو هم دلیل داره..بی دلیل که نمیشه..
باریکلا تحول....
کی اقدام میکنی برا تحول حالا؟؟؟
اصلا حس حرف زدن با هیچکسی و ندارم...فقط یه نفر که با اون هم نمیشه حرف زد ....
تا حالا حس دلتنگی خیلی زیاد داشتی!؟!؟؟
احساس تنهایی حاد؟؟!؟
من الان از اون حسا دارم..نمیدونم..به نظرت خدا چقد یه نفر و به خواسته اش میرسونه..
من پر از دلتنگی ام!!!!
اما اینا دلیل نمیشه بگم افسرده اما..به هر حال برای هر کسی یه سری روزای خوب هست یه سری روزای بد عزیزم...
تو که مهمون دوس داشتی؟!؟!؟!دیگه نداری؟!؟؟!
نمدونم چرا خوابت نمیبره..شاید به خاطر اینه که مدت زیادی شبا بیدار موندی...
دلیل داره ها...شایدم نداره..میخوام به هیچی فک نکنم..
اصلا نمیدونم چرا امشب اینطوی شدم عمیقا دلم گرفته....