gh_azimi
پسندها
3

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • * مهم بودن خوبه ولي خوب بودن خيلي مهم تره
    * فراموش نکن قطاري که ار ريل خارج شده ، ممکن است آزاد باشد ولي راه به جائي نخواهد برد * اگر در کاري موفق شوي ، دوستان دروغين و دشمنان واقعي بدست خواهي آورد
    * زندگي کتابي است پر ماجرا ، هيچگاه آن را به خاطر يک ورقش دور نينداز
    * مثل ساحل آرام باش ، تا مثل دريا بي قرارت باشند
    * جائي در پشت ذهنت به خاطر بسپار ، که اثر انگشت خداوند بر همه چيز هست
    * يک دوست وفادار تجسم حقيقي از جنس آسماني هاست که اگر پيدا کردي قدرش را بدان
    * فکر کردن به گذشته ، مانند دويدن به دنبال باد است
    * آدمي ساخته افکار خويش است، فردا همان خواهد شد که آنروز به آن مي انديشد
    * اگر صخره و سنگ در مسير رودخانه زندگي نباشد صداي آب هرگز زيبا نخواهد شد
    * هيچ وقت به خدا نگو يه مشکل بزرگ دارم به مشکل بگو من يه خداي بزرگ دارم
    * بيا لبخند بزنيم بدون انتظار هيچ پاسخي از دنيا
    * باد مي وزد ميتواني در مقابلش هم ديوار بسازي ، هم آسياب بادي تصميم با تو است * دوست داشتن بهترين شکل مالکيت و مالکيت بدترين شکل دوست داشتن است
    * خوب گوش کردن را ياد بگيريم گاه فرصتها بسيار آهسته در ميزنند
    * وقتي از شادي به هوا ميپري ، مواظب باش کسي زمين رو از زير پاهات نکشه
    *زندگي همچون بادکنکي است در دستان کودکي که هميشه ترس از ترکيدن آن لذت داشتن آن را از بين ميبرد
    * شاد بودن تنها انتقامي است که ميتوان از دنيا گرفت ، پس هميشه شاد باش
    * امروز را براي ابراز احساس به عزيزانت غنمينت بشمار شايد فردا احساس باشد اما عزيزي نباشد
    * کسي را که اميدوار است هيچگاه نا اميد نکن ، شايد اميد تنها دارائي او باشد
    مادرم زمانی که خبر شهادتم را شنیدی گریه نکن،
    زمان تشیع و تدفینم گریه نکن،
    زمان خواندن وصیت نامه ام گریه نکن؛
    فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش می کنند و زنان ما عفت را
    شهید سعید زقاقی
    سلام دوست من................
    پینکیو کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یادت بخیر.....................
    اینجا هر روز " دماغ ها "کوچکتر میشوند و "دروغ ها "بزرگتر...............
    از زشت رویی پرسیدند:

    آنروزکه جمال پخش می کردند کجا بودی؟

    گفت : در صف کمال
    نیایش

    ای خدای بزرگ

    به من کمک کن تا وقتی می خواهم

    درباره راه رفتن کسی قضاوت کنم،

    کمی با کفشهای او راه بروم.

    دکترشریعتی
    هیچ وقت این دو جمله رو نگو:
    ١)ازت متنفرم ٢)دیگه نمیخوام ببینمت.

    هیچ وقت با این دو نفر همصحبت نشو:
    ١)از خود متشکر ٢)وراج

    هیچ وقت دل این دو نفر رو نشکن:
    ١)پدر ٢)مادر

    هیچ وقت این دو تا کلمه رو نگو:
    ١)نمیتونم ٢)بد شانسم

    هیچ وقت این دو تا کارو نکن:
    ١)دروغ ٢)غیبت

    …هیچ وقت این دو تا جمله رو باور نکن :
    ١)آرامش در اعتیاد ٢)امنیت دور از خانه

    همیشه این دو تا جمله رو به خاطر بسپار:
    ١)آرامش با یاد خدا ٢)دعای پدر و مادر

    همیشه دوتا چیز و به یاد بیار:
    ١)دوستای گذشته رو ٢)خاطرات خوبت رو

    همیشه به این دو نفر گوش کن:
    ١)فرد با تجربه ٢)معلم خوب

    همیشه به دو تا چیز دل ببند:
    ١)صداقت ٢)صمیمیت
    آدم هاي بزرگ در باره ايده ها سخن مي گويند
    آدم هاي متوسط در باره چيزها سخن مي گويند
    آدم هاي كوچك پشت سر ديگران سخن مي گويند .

    آدم هاي بزرگ درد ديگران را دارند
    آدم هاي متوسط درد خودشان را دارند
    آدم هاي كوچك بي دردند .

    آدم هاي بزرگ عظمت ديگران را مي بينند
    آدم هاي متوسط به دنبال عظمت خود هستند
    آدم هاي كوچك عظمت خود را در تحقير ديگران مي بينند .

    آدم هاي بزرگ به دنبال كسب حكمت هستند
    آدم هاي متوسط به دنبال كسب دانش هستند
    آدم هاي كوچك به دنبال كسب سواد هستند .

    آدم هاي بزرگ به دنبال طرح پرسش هاي بي پاسخ هستند
    آدم هاي متوسط پرسش هائي مي پرسند كه پاسخ دارد
    آدم هاي كوچك مي پندارند پاسخ همه پرسش ها را مي دانند .

    آدم هاي بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند
    آدم هاي متوسط به دنبال حل مسئله هستند
    آدم هاي كوچك مسئله ندارند .

    آدم هاي بزرگ سكوت را براي سخن گفتن برمي گزينند
    آدم هاي متوسط گاه سكوت را بر سخن گفتن ترجيح مي دهند
    آدم هاي كوچك با سخن گفتن بسيار، فرصت سكوت را از خود مي گيرند
    عشق ؟؟؟؟؟
    به کودکی گفتند: عشق چیست؟

    گفت :بازی

    به نوجوانی گفتند: عشق چیست؟

    گفت :رفیق بازی

    به جوانی گفتند: عشق چیست ؟

    گفت: پول وثروت

    به پیرمردی گفتند: عشق چیست؟

    گفت عمر

    به عاشقی گفتند: عشق چیست؟

    چیزی نگفت ،آهی کشید وسخت گریست...
    سلام. خیلی خوش اومدین.:gol:
    خیلی خوشحال میشیم که در تالار مدیریت، همراه ما باشین.
    =========================
    برای معرفی خود به معرفی اعضای تالار مدیریت
    برای آشنایی و گفتگو با دیگر اعضا به **(گفتگوی خودمونی مدیرای فردا....)**
    برای شرکت در مسابقه به ***مسابقه: طرح سوال مدیریتی***
    مراجعه کنید.
    موفق باشین:gol:
    دلم را اشتباهی بردی…
    فراموش کن….!
    حتی برای دادنش هم برنگرد…….
    …….از آن هم گذشتم……..!!!
    معلم پسرک را صدا زد تا انشایش را با موضوع علم بهتر است یاثروت را بخواند,
    پسرک با صدای لرزان گفت ننوشته ام معلم با خط کش چوبی پسرک را تنبیه کرد و او را پایین کلاس پا در هوا نگه داشت پسرک در حالیکه دستهای قرمزو باد کرده اش را به هم می مالید زیر لب گفت: آری ثروت بهتر است چون اگر داشتم دفتری میخریدم و انشایم را می نوشتم…
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا