مرسی منم خوبم
-
امروز که از بابام پرسیدم گفت آندوسکوپی تو 20 دقیقه طول کشید!!
بعد وسط کار چشمات باز بود.منم نمیدونستم بیهوشی.فکر می کردم حواست جمعه:دی
بعدش دیدم بابام داره دعوا میکنه مامانمم بالای سرمه میگه خوبی؟
من:هووووم!!!!!
بعد میخواست منو از جام بلند کنه یهو نزدیک بود پرت شم رو زمین!!
اصلا کنترل خودمو نداشتم.
خلاصه به زحمت منو اوردن اینطرف روی یه تختی.منم 1 ساعت گرفتم خوابیدم.
سلاااااااام عروس گل خودمون چطوره؟
خوبی و خوشی؟
رفتم نشستم روی صندلی تا پرستاره کارا رو انجام بده.
یه زن بد اخلاقی بود که خدا میدونه:دی
توو دستم از این چیزا هست که 3رم رو میکنن توش،از اینا وصل کرد.
گفتم واسه چی؟
گفت از اینجا باید یچی بهت تزریق کنیم.
خب خلاصه منتظر موندیم تا نوبت من شد.
خود دکتر اومد.
گفت بخوام از پهلو رو تخت رو یکی از دستات.
بعد یه چیزی مثل گیره وصل کردن به انگشت دستم.
یه چیزی هم شنیدم گفت 2.5 تزریق کردن بهم از همون جایی که توو دستم بود.
یه چیزی هم دادن دهنم.
البته قبلش یه اسپری بدمزه هم باید میخوردم مزه نعناع فاسد می داد:دی
دیگه بعدشو نفهمیدم چی شد.
مامی امروز از بابام در مورد آندو دیروز پرسیدم.
اینقدر خندیدم که... .
خیلی ضایع بود!!
خدا رحمتش کنه.
خبر شلش!!اینو نیگا http://www.patira.in/thread6750.html
راسی پدر بزرگ ابجی معصومه صب فوت کرده
حالا چک شد.
آبجی جی جی هم هستش.
منم هنوز چک نکردم.
چه خبر؟؟؟؟؟؟؟
انگار بازم هیچکی نیست!!
سلاااام مامی.
میییییییییسسسسسسسسسسسسی که میگگگگی........... -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
