fereshte.m
پسندها
5,583

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام.ممنون
    منم این روز عزیز که ولادت امام علی(ع) هست رو بهتون تبریک میگم.
    همچین میزد بچسبی به سقف ازون بالا نارگیل بندازی پایین..امروز رفیقمو با این حرف تهدید کردم ولی اثر نداش:)
    موووَ که بیان عصبانیت توو گرمه ایاس..بقیشم نکن دیگه..
    من یاسیا دوس دارم..مادرم کانیدا...
    کلا از بچگی کرم ریختنو دوس داشتم..مثلا دس توو دماغم میکردم مینداختم رو اینو اون...یا دخترای فامیل اگه یه چی میگفتن لجم می گرف جورابمو پرت میکردم توو صورتشون خیلی حال میداد [IMG]
    چرت مثله این.. کلا کار زیاد انجام دادیم..بفرما نوشابه:redface: مشکی باز کنم یا سیا؟؟
    الان میرم میخورم..یبار توو کارگاه نشسته بود.رفیق مام کار میکرد..پارسال بود..این رو صندلی نشسته خوابش هی میبرد منم داشتم فیلم میگرفتم..هنوز فیلمش هس..با کیفیت تووپ...این رفیقم از کرمش هی صدا در میورد هی اقام از خواب میپرید اینکارو انقد ادامه داد که یهو با یه اهن زد به سنگ صدای بلندی درومد ایندفه بد از خواب پرید روشم چرت کرد به لهجه ی غلیظ خودش گف...moowa makon dega
    بعید نیس اگه الان برم درشو وا کنم یهو پیداش شه توو اشپزخونه:D
    لیوان دومو ریختم این عصبانیتر شد لیوان سومو که ریختم دورو وریا خندشون گرف اقا دیگه طاقت نیوورد به لهجه خودش گف خانه خراب بسه خوردی دیگه بده من نوشابرو خیلی اخلاقا دیگه رو نوشابه داره که فعلا همین یه اخلاقش کافیه واسه بازگویی [IMG]
    اها دیشبم داشتم درشو یواش باز میکردم که پیس نگه چون مطمئن بودم میاد اشپزخونه یه پیس اروم کرد دیدم اومد تو آشپزخونه گف نوشابه میخوری بابایی:razz:البته نوشابرو خودم گرفته بودما ولی دیگه توو محدوده ی اقام بود
    لامصب نمیدونم این معده چقده..ظاهرش اونجوری نشون نمیده ها ولی اگه اشتهاش بگیره هر چی جا کنی جا میشه...البته نوشابش هس...علی الحساب نوشابه میخورم پدر بزرگم خونشون هرروز نوشابه هس..حس کنه قراره تموم بشه به عموم میگه بره یکی بگیره...انقد سر نوشابه اذیتش کردیم..مثلا با بقیه که سر سفره ایم وقتی نوشابرم میارن این اقام نوشابرو کناره خودش میذاره بعد همه میترسن بش بگن نوشابرو بده چون یوخ نمیده یا ضایع میکنه یا خودش اندازه یه استکان میریزه بعد باز کنار خودش میذاره...من هر سری که اینجوری میشه همه به نوشابه نیگا میکنن ولی نمیتونن بگن خیلی طبیعی میگم اقا اون نوشابرو بده [IMG] بعد که میده نیگا میکنه زیر چشمی که چیکار میکنیم آخر...یبار لیوان اولو ریختم این روشو چرت کرده بود
    نه جدی میگم...توو بچه ها که نوشابه خوریم معروفه...همین امروز یکی از رفیقامو دیدم اسمش هادیه ارشد کشاورزیشو تازه تموم کرده الان سربازه از سربازی اومده بود گف من هر جا نوشابه میخورم یه یادی از تو میکنم..باور نداری زنگ بزن:razz:
    من گشنم شد در همین لحظه دلم پیتزا یا لازانیا با سوس تند با نوشابه مشکی خواست [IMG] اگه پیتزا بود دوتا باشه [IMG]
    ولی خوب نیستا جدن یه املت درس کردنو یاد بگیر...داداش من نصفه تواه البته سنی و گرنه هیکلی که 4 برابره تواه ولی آشپزیش توپه توپ
    حواسم نبود تخمرغم بلد نیستی درس کنی چه برسه به شستشو همینه که تهرونیا خانه دار نمیتونن بشنو داهاتیا استاد خونه دارین [IMG]
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا