این یه تصویر کاملا سوریالیستیه... میتونی جلوت بزاری و هزار تفسیر بر گرفته از احساس و ناله های خودت بنویسی..
دستی که بریده از رسیدن به دختری از جنسی پاکی به خاطر خردی سنش و شاید این کوچک بودن خواسته ترسی رو القا کنه..
برای دیدن همیشه پنجره ای هست و لی برای گشودن دری برای آمدن یا رفتن به سوی اون راه و در نیز در ارتفاعی بالاتر از خواستهای ما قرار داره///هر چی امیده اون بالاست در نوو چراغ و معصومیت و ترانه.
ولی در پایین حسرت و انتظار پنجره تاریکی مرموز.. استیصال دستها و ..
و درکل این همونجاییه که انسان خودش رو تو اون گم کرده.. اتاق ناموزون تنهایی یک انسان..