تو دختر منی
میخندی
آنچنان بلند میخندی که آسمان هم
از صدای خنده ات کر می شود
ای دخترم
این بار آنچنان بخند
که روزگار به ساز خنده ات به رقص در بیاید
افسار روزگار رم کرده ی زندگی خود را
با دست لبخند بگیر و رامش کن
آریبخند
تا دشمنانت بدانند
هنوز هم بهترینشان برایت آدم نیست