ELANAZ
پسندها
92

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • فکر کنم نزدیکه عاشقم بشه احساس میکنم دارم اخراج میشم
    اگه یروز اومدی دیدی نوشته اخراجی موقت حلالم کن
    چند شهریوری حالا مگه ؟
    من با افسون جون کاری ندارم که اون منو زیادی دوست داره
    دیگه تموم کارت . فقط خدا به دادت برسه .
    از فردا نه تنها نت نمیای از در خونه هم بیرون نمیای .
    فقط سالی یه بار میتونی بیای بیرون اونم فقط تا حیاط که نورو ببینی کور نشی .
    تازه غیرت من از داداش جونتم بیشتره بله . :warn::mad:
    شانس آوردم خواهر ندارم وگرنه چادر و روبنده حتمی بود باید میذاشت:cool:
    اون روی منو بالا نیارا غیرتم از سیم و کابل رد میشه میاد سراغتا
    شرررررم کردی که نمیگی نه ؟
    اشکال نداره ایندفعه بخشیده میشی . دیگه تکرار نشه ها . وگرنه با من طرفی
    چشمم روشن کییییییی بود ؟
    البته خودم میدونما . ولی بگو ببینم کی بود
    نه میرم
    تا الان داشتم امتحانت میکردم ببینم من نباشم بازم آنی یا نه دیدم ببببببله خانوم مشکوکه
    نمییییرم الان که من مثلا نبودم تو تنهایی اینجا چیکار میکنی ؟؟؟؟؟
    دارم میرما باز تو مشکوک شدی . بیییییییییییییییییا دیگه
    نه گوشمو نگیر خشن . از اون مامان بد اخلاقا میشی که را به را بچه رو میزنن
    تازه شاید همسرتم همینجوری بزنی خدا میدونه .
    عجبا یه بار تو عمرم یه اشتباهی کردما حالا هییییی گیر بده
    نه دیگه تکرار نمیشه . اینم مثل قضیه بوس هر 20 سال یه بار اتفاق میفته
    حالم از این همه احساس واقعا بد شد الناز تاحالا انقد لوس نشده بودم:confused:
    من بی تو زردم ، تار و تاریکم ، پلشتم
    هر سو سیاهی بود- آری خوب گشتم –

    گنگم ، تهی دستانه لنگم ، هیچم و هیچ
    چون کوچه‏های تنگ و پر بن بست و پرپیچ

    با تو طلوع ِ خوب خورشیدم ، حیاتم.
    نورم ، سلامم ، سبزه‏ام ، سازم ، نشاطم.
    هر صبح
    نيم‌دري دل را
    بر قامت گلستان تو
    مي‌گشايم
    تا از تبسم چشمانت
    عطر کلام عشق بنوشم.
    کدوم شعرا کشتی منو ؟ من زیاد اهل شعر نیستم همینم که میبینی برات فرستادم کار شاغی کردم خیلی یعنی دوستت دارم
    آبي تر از آنيم كه بي رنگ بميريم
    از شيشه نبوديم كه با سنگ بميريم
    تقصير كسي نيست كه اينگونه غريیبم
    شايد كه خدا خواست كه دلتنگ بميريم
    مادر چشم به در خانه مدوز که دگر بازنگردم
    از گوشه قلبت که برفتم دگر بازنگردم
    آنروز که تابوت مرا بر دوش بگیرند
    خواهر تو مزن بر سر و سینه که دگر بازنگردم
    مادر گر دوست بپرسد که عاشق تنها به کجا رفت
    آسوده بگو رفت به جایی که دگر بازنگردد
    خواستم زندگي كنم راهم را بستند.
    خواستم ستايش كنم گفتند خرافات است.
    خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.
    گريستم گفتند بهانه است.
    خنديدم گفتند ديوانه است.
    دنيا را نگه داريد مي خواهم پياده شوم
    واااااااااااای الی جونم ببخشید تو از همه برام مهمتریییییی

    چه چیزایی نوشتی . خب میومدی به خودم میگفتی چرا بچه مردمو میکشی وسط
    چشم دیگه تکرار نمیشه
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا