فقط امیدوارم نوشته هام حس بدی رو به شما منتقل نکرده باشه یوخسا خودمو نمیبخشم. چون شما همیشه سعی در برطرف کردن حسهای بد من داشتین و این انصاف نیست که من در عوضش کدورت به شما بدم.
همیشه فکر یه نوشیدنی داغ پشت یه پنجره ای که داره اون سمت برف از آسمون میاد یه حس آرامش و امنیت رو به من القا میکنه.
یه زمانی یه تلنگرهایی هست که به آدم میخوره و میمونیم تو فلسفه ش که چی بود چرا بود و .... ولی نمیدونیم که اون لحظه های عطف زندگی که میگن دقیقا اینجا سوییچ میشه به سمت خواسته های نهانی قلبی که شاید اگه به خودت بود حوصله نداشتی بکشی تو اون جادۀ دلخواه
من از دلخواهم برای شما گفتم ولی دست دست میکردم به علل های بیهوده
خیلی از چیزهای خوبی که داشتم رو از دست دادم
ولی..
نمیخوام بگم که جایگزینی برای اونها میخوام داشته باشم...
نه..
میخوام برم به سمت چیزهای جدید
شاید فقط!!! بشه فراموش کرد اونچه که روزی همۀ دلخوشیهات و فکر و ذکرت بود
من عاشق فصل زمستون هستم
همیشه تو این فصل انرژیهای پنهانم آشکار میشن
همیشه فکر یه نوشیدنی داغ پشت یه پنجره ای که داره اون سمت برف از آسمون میاد یه حس آرامش و امنیت رو به من القا میکنه.

یه زمانی یه تلنگرهایی هست که به آدم میخوره و میمونیم تو فلسفه ش که چی بود چرا بود و .... ولی نمیدونیم که اون لحظه های عطف زندگی که میگن دقیقا اینجا سوییچ میشه به سمت خواسته های نهانی قلبی که شاید اگه به خودت بود حوصله نداشتی بکشی تو اون جادۀ دلخواه
من از دلخواهم برای شما گفتم ولی دست دست میکردم به علل های بیهوده
خیلی از چیزهای خوبی که داشتم رو از دست دادم
ولی..
نمیخوام بگم که جایگزینی برای اونها میخوام داشته باشم...
نه..
میخوام برم به سمت چیزهای جدید
شاید فقط!!! بشه فراموش کرد اونچه که روزی همۀ دلخوشیهات و فکر و ذکرت بود
من عاشق فصل زمستون هستم

همیشه تو این فصل انرژیهای پنهانم آشکار میشن