سیلام
قَرقَرو !!
والا جونم واست بگههههه ... این اسامی جدید برمیگرده به آخرین پ خ حضرتعالی !
قَرقَرو !!
والا جونم واست بگههههه ... این اسامی جدید برمیگرده به آخرین پ خ حضرتعالی !
-
یک شب آتش در نیستانی فتاد
سوخت چون عشقی که بر جانی فتاد
شعله تا سرگرم کار خویش شد
هر نیی شمع مزار خویش شد
نی به آتش گفت: کین آشوب چیست؟
مر تو را زین سوختن مطلوب چیست؟
گفت: آتش بی سبب نفروختم
دعوی بی معنیت را سوختم
زانکه می گفتی نیم با صد نمود
همچنان در بند خود بودی که بود
با چنین دعوی چرا ای کم عیار
برگ خود می ساختی هر نو بهار
مرد را دردی اگر باشد خوش است
درد بی دردی علاجش آتش است
[IMG][IMG][IMG]
[IMG][IMG][IMG]
پنج کلاغ روی درختی نشسته اند ، 3 تا از آنها در شرف پرواز هستند . حال چه تعداد کلاغ روی درخت باقی می ماند؟
سلام خواهش زوینا جان.
آره جواب داره هو منتظریم آق عطار پیدا کنه.
اینم لیست کتابایی که خریدم :
البته همشو فکر کنم تو خوندی چون نصفشو خودت بهم معرفی کردی
مرگ در می زند - وودی آلن
عقاید یک دلقک
کلمات - سارتر
قلبم را باقلبت میزان می کنم - پرویز شاپور
بفرمایید بنشینید صندلی عزیز - اکبر اکسیر
بادبادک باز
کارت پستال - روح انگیز شریفیان
دنیای سوفی
خانم دالاوی - ویرجینیا وولف
چند تا کتاب دیگه هم می خواستم که نشد که بشه بگیرمشون
بارون درخت نشین رو گفت چاپش تموم شده
ناطور دشت رو گفت تو نمایشگاه اجازه نمیدن بیاریم
خرابکاری عاشقانه رو هم گفت تو نمایشگاه نداریم اصلا
چند تا کتاب دیگه هم که اصلا ناشراشونو پیدا نکردم
دیدی ؟ ...حالا دیدی تو پول دار تری :دی
خوشحالم که خوبی
خو معلومه دیگه تو :دی فعلا که کار اون بیچاره به بیمارستان کشیده :دیییییییییی
باشه خو حالا حرص نخور، دیگه نمیگم چرا
عجبا ...
باشه میذارم اسمشونو برات ولی از همین الان معلومه که کی پولدارتره دیگه بازم تو
باشه برو
خواش میشه ...
ایشالا
شبت خوش و خرم
منم توی چاله ام...
شبت بخیر.
فعلا!
مرسی خوبم تو خوبی ؟
ای بابا چرا خو ؟ بس که حرصش میدی دیگه ؟
ها ؟ چرا گریه میکنی خو ؟
بلی رفتم
بد نبود البته من که مثل تو پولدار نیستم 30 - 40 تا کتاب بگیرم ولی یه چندتایی گرفتم :دی
بگم اسماشونو ؟
شبت خوش زوینا
نخیر من کار بلد نیستم ولی کار دادن که بلتم :دی
نمیری یک وقتی هنوز لازمت دارم :دی
باز(Buzz) ندادم که؟ مگه الان تو مسنجریم که من باز بدم؟ اره؟ :دیییییییییییییییییییییی
چیچیو نخیرم؟ لجباز :دی
خودت گفتی کاش نگی، خو نمیشیم. خوبه؟
همین چرایی حالمون میشه سوالای سخت سخت!
زمان تفکر یا زمان گم گشتگی؟
اوهوم.
دایل اپ که فاجعست...
سیلامممممممممممم خوبی ؟
ای بابا خدا بد نده به سیستمت ، چش شده مگه ؟
ها ؟ خو راس میگم دیگه شونصد بار گفتی دیگه خو
راستی رفتم نمایشگاهه کتابا
امیدوار باش، چرا نباشی
امیدواریه فعلا واسه من سفر نمیشه، سال دیگه میشه :دی
بقیه امیدواریام همینطور...
باشه نمیگم :دی
سلام
مرسی هستم :دی
تو خوبی؟
اگر کارایی که بهت دادم رو درست انجام بدی الان من اینقدر گرفتار نیستم نوچه :دی
اره اینقدر که من برای تعلیم تو خودم رو خسته میکردم
به یک سنگ یاد داده بودم الان یک چیزی شده بود :دی
امیدواریو بی خیالش فعلا.
نه نیستم الان، هر وقت بی حوصله شدم میام میگم
سوالای سخت سخت!!
بد نبودن یعنی خوب بودن؟
یا بدیش بیشتره؟
چی به این بستگی داره؟
وقتی اینطوری میشم ارتباط مستقیمی داره با گیج شدنم نه؟
اره واقعا!
البته سرعت باشگاه هم افتضاحه.
چون جاهای دیگه برای من بهتر باز میشه!
دهه، من کی گفتم باید نا امید بود؟
نخیرم امیدواری خوبه، فقط سفر نمیشه واسه من:دی
نچ، تو بی حوصله نشو، اصلا هم استعداد نداشته باش تو این مورد
منم الان بی حوصله نیستم دیگه، فردا دوباره بی حوصله میشم
خو نمیشه دیگه.
زور نگو ها
من برم ...
این گل رو هم جای من بده افسون -------------->
من میترسم برم پروفایلش
شبت بخیر ...
هان.
امیدواری که واسه من مسافرت نمیشه :دی
آهان !
تو نباشی که اینجا زیاد نمیام !
موفق باشی ... من که بی خیال شدم ... !
شکلات یادت نره !
سلام
بد نیستم ممنون
تو خوبی؟
نت منم تعریفی نداره :دی
بازم همدردیم!
خو تقصیر خودته، مسئله به این مهمیو میگی هیچی نیست :دی
اوووووو یعنی تا سال دیگه بی حوصله بمونم
نه !
از چی بدم بیاد ؟!
کجا میری ؟
خودمم نمی دونم کی بود !
ولی احتمالا شادمهر نبود ... زن بود !
آهان !
تعجب کردم چطوری اومدی !
منم برم کم کم !
شبت بخیر و شادی !
کی گفته هیچی نیست؟ هست!!!
من مسافرت میخوام. -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
