گفتم که رفتنت یه روز قاب دلم را میشکنه
گفتی که این بخت تو بود تقدیر تو شکستنه
هر وقت که بارون میزنه تو را کنارم میبینم
حس می کنم پیش منی هنوزم عاشق ترینم
گفتم بمون اون روز میاد غصه هامون تموم میشه
گفتی اگه با هم باشیم لحظه هامون حروم میشه
قایقی خواهم ساخت، خواهم انداخت به آب، دور خواهم شد از این خاک غریب که در آن هیچ کسی نیست که
در بیشه ی عشق قهرمانان را بیدار کند.
پشت دریاها شهری است که در آن پنجره ها رو به تجلی باز است...
پشت دریاها شهری است که در آن وسعت خورشید به اندازه ی چشمان سحر خیزان است...
در جست و جویم... جستن خیلی سخته..
بی همرهی خضر نمیشه..البته :
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
باشد که از خزانه ی غیبش دوا کنند...
البته به قولی شاید تنها خداوند از حقیقت آگاه است اما وظیفه ی ما جستن آنست.
به هر حال برگ عزیز....
پشت دریاها شهری است.....
خوشا اصفهان و برگ بی مثالش....
سلااااام خوبی...
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست آن های و هوی و نعره ی مستانم آرزوست
یعقوب وار وااسفاها همی زنم دیدار خوب یوسف کنعانم آرزوست
با الله که شهر بی تو مرا حبس می شود آوارگی کوه و بیابانم آرزوست
آن دفع گفتنت که:<برو شه به خانه نیست> وان ناز و کبر و تندی دربانم آرزوست
ای باد خوش که از چمن عشق می وزی بر من بوز که مژده ریحانم آرزوست
دی شیخ با چراغ همی گشت دور شهر کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند:یافت می نشود جسته ایم ما گفت:آنکه یافت می نشود آنم آرزوست
یکدست جام باده و یکدست زلف یار رقصی چنین میانه ی میدانم آرزوست
مي طلب گر طالب فيضي.....
سلااااااام....خوبيد شما؟ تازه فهميدم كه شما مكانيكم هستيد!! بابا خفن!!!
منم مكانيكم....چه ميشود ترمو و ديناميك و سيالات با سهراب و نيما و رندي حافظ..
شايد بايد پشت دانايي اردو زد،تنها لذت فضيلت مندانه زيستن را كشف كرد.
راستي من كمكي اهل فلسفه هم هستم.. شما چطور؟؟ چه نگرشي براتون جذابه؟
حافظا سجده به محراب دو ابرويش كن كه دعايي ز سر صدق جز آنجا نكني
اگر انسان دو چیز نداشته باشد انسان نیست .... تفکر -- احساس
احساس به فکر زیبایی می دهد و تفکر از احساسات محافظت می کند ..
انسان تکامل یافته کسی است که تفکر و احساسش یاور هم باشند ....