B
پسندها
2,299

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • آدم وقتی نگرانه که ببینه دوستش چه مرگشه وقتی در جواب با دوتا گل مواجه میشه دلش میخواد اون گلا رو تو دستش له کنه! :D
    اشکال نداره داداشی همین که اون گل زشتا رو دور انداختی خوشحالم :smile:
    بیخود میکنن:w43:آره یه خورده را بلدم.......دیگه باید اوصاع را ببینم:دی
    اره خدایی قبلا با این گل بیریختات تیکه هاتو مینداختی امشب چیزی نگفتی گفتم شاید ادم شده باشی...اونم که از قرار معلوم جر محالاته:D
    ممنون تو هم همینطور
    همون مردم منتظرن سر دختر مردم عیب بزارن..........والاااااا...........:D...............چقدر هم من کلا بلدم برقصم:D..نه یه بهانه میارم حتما
    پس فک کردی همه مثل خودتن که بلد باشی روزه گل بگیری....خوردن وخوابیدن که جز لاینفک زندگیمه:biggrin:
    داداشی با اجازه من دیگه میرم لالا
    شب خوبی داشته باشی وهمیشه خوب باشی
    آره راست میگی...........ولی من استاد پیچوندم خصوصا در این موارد:)...........کلا بزنم تو کار استراحت چطوره؟؟؟:surprised:
    تیغ زدن کجا بود....قیه منو تیغ میزنن خفن...اون لباس جدیده که خودم باید بدوزم تازه واس بقیه هم بدوزم...موهاشونم که من باید درس کنم...یه دختر خاله دارم زنگ میزنه میگه من فلان ساعت میام باید موهامو درس کنی تازه کلی هم سفارشات میده:confused:عروسی رو واس ادم زهر میکنن...خسته وکوفته میری عروسی دیگه جونی واس رقصیدن نمیمونه خو
    اوکی حتما..........ولی نکته مبهمی وجود نداره......میخوای بپرس من جواب میدم:d................خدا شکر امیدوارم عروس هم معافم کنه........نه دیگه اونوقت همه میگن دختره شفته......تاحالا انگار عروسی نرفته:)
    خوش بحال ثمین...منم کم کم خودمو معاف میکنم...اصن نمیرم...دختر دایی مامان به من چه که برم..دی
    مثل شما پسرا نیستیم که با یه کت وشلوار واس عروسی اماده میشید خو...هزارجور دردسر ومشکلات داریم از دوختن لباس گرفته تا اماده شدن خودمون وبقیه:confused:
    اونارو من خودمم متوجه نشدم چی به چی شد:biggrin:..................دقیقا درست گفتی من اونجا کسی را نمیشناسم حق دارم واقعا............نه اون که باید بترکونه:D
    آهان گرفتم........ببین من عروسی دوستم دعوتم 5 اردیبهشت ............بعدم نمیرقصم:biggrin: مگه من عروسم که برقصم والااااااا.......حالا متوجه شدی
    باشه حالا ببینم اصن میرم یا نه....حسش نیست......ضرریاتش بیشتر از منفعیاتشه:surprised:
    جمله رو حال کردی:biggrin:
    نه دیگه اختراع و داده نمیشه تا زمانی که من بکار ببرم:دی...................چی میخوام؟؟؟ از چی بدم میاد؟؟...............چی قاطی شد؟؟؟:surprised:
    اولین بارم بود ...تازه گفتم همینی که گفتی هستم اشاره کرده بودم:surprised:
    شاید بعید هم نیست من اختراعش کرده باشم کلا اختراع که زیاد دارم:d..........بزنن اصلا من همینو میخوام :biggrin: باشه حالا دست میزنم
    من دقیقا همینی که گفتی هستم........خيلي كم رو تشريف دارن...
    بعد همچين تريپه اداري ميگيرن واسه خودشون كه انگاري بلدنو خودشون نميخان برقصن:D:biggrin: انقد حال میده نمیدونی که
    :biggrin:اره فک کنم گفتی خونه یکی از فامیلا مجبور شدی:Dولی عیدیو گرفتی:biggrin:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا