Autumn girl
پسندها
2,499

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • پریشب ک 12:30 خوابیدم ولی دیشب تا نزدیکای 4 بیدار بودم :(
    خوابم میاد
    خودمم نمیخوام بخوابم
    2روز عصرا میخوابم، میخوام ترک کنم
    من خوبم شکر خدا
    چکارا میکنی؟ خوش میگذره؟
    همیشه اول تو بهم سلام میدی وشرمندم میکنی، دست گلت درد نکنه :)
    دوست گلم من دارم میرم

    مواظب خودت باش

    تا فردا عززززززیزم

    بووووووووس
    لحظـــهـــ هــایَم مـــال تــو ..

    بـه قیمتـــِ صـِـفر " تومــَن"

    هَمین کــِ

    "تـــو" کِنـــار "مــَـن" باشی

    ثروتمــندترین انسانـَم ..
    دنیا پر ز ادم های فرصت طلب و خود خواه شده ادم هایی


    که جز خودشان


    عالمی بی مفهوم است.


    ادم هایی که هیچ ندارند و تنها سرمایه شان بدی است و


    دل شکستن


    اما ان ها باید بدانند که سرمایه ادم هایی که دلشان را


    می شکنند ایمان و دل پاکشان است...!!!!
    مرا نگاه کن ببین چه انتظاری به روی پلکهایم خانه کرده است .


    غم را از چشمانم فقط تو میتوانی بخوانی

    خود را به ندانستن نزن - می دانم که میدانی غصه در دلم خانه کرده است

    نمیخواهم غصه ام را بخوری اما قصه ام را بدان
    توراحس میکنم هردم...


    که با چشمان زیبایت مرا دیوانه کردی...

    من از شوق تماشایت...

    نگاه از تو نمیگیرم....

    تو زیباتر نگاهم میکنی اینبار....

    ولی...افسوس...این رویاست....

    تمام آنچه حس کردم،تمام آنچه میدیدم....

    تو با من مهربان بودی...

    واین رویا چه زیبا بود....

    ولی.... افسوس.... که رویا بود....
    او ، هم بايد بخندد ...

    هم بايد گريه کند ...

    او ، هم بايد پيدا کند ...

    هم بايد از دست بدهد

    هر شب و روز بايد در تنهايي آه و افسوس بکشد

    هر قلبي که عاشق شود[IMG]
    می دانی؟ یک وقت هایی باید رویِ یک تکه کاغذ بنویسی تعطیل است و بچسبانی پشتِ شیشه‌یِ افکارت ... ... باید به خودت استراحت بدهی دراز بکشی دست هایت را زیر سرت بگذاری به آسمان خیره شوی و بی خیال سوت بزنی در دلت بخندی به تمام افکاری که پشت شیشه‌یِ ذهنت صف کشیده اند آن وقت با خودت بگویی: بگذار منتظر بمانند....
    چند وقتی است نامه هایت نمی رسد...

    نمیدانم پستچی مریض شده
    یا
    پستخانه خراب شده؟؟..!!
    تو که مینویسی ؟؟؟
    .
    .
    مگه نه ؟!...
    ﺣﺎﻟﻢ ﺣﺎﻝ ﮔﺮﮔﯽ ﺍﺳﺖ

    ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺗﻮﺑﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ

    ﺍﻣﺎ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺗﻮﺑﻪ ﮔﺮﮒ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ...
    آری دلم ...


    حرمت نگه دار

    که این اشکها


    خون بهای عمر رفته من است...
    حــال عجیبی دارم

    نمیفهمم معنیش را

    خوب یا بد بودنش را

    ....

    فقط میـدانم

    سُکوت کرده ام

    تـآ

    کسی نشنود

    آشفتگیهایم

    را

    ...

    تـآ

    آرامشی در این سرزمینِ مــُرده

    ازهم نپـآشَد

    شــآید

    اینگونه بهتر استـ

    برای همه...
    درسِ عبرتیــــ شــدی برایَم ...


    ایــن بـــار


    پُشتِ دستــم را نه ...!


    پـشـتــــ قـلـبــ ـم را داغ مـی گـذارم...!
    از مرگ ماهی ها میترسم


    وگرنه درد دلم را به دریا میگفتم...!
    هر بار که دلم هوای خدا کرد...


    نه!

    هر بار که خدا یاد دلم کرد...

    تنم لرزید...

    نه از خدا...

    از خودم!

    که از شیطان هم شیطان تر شدم...

    نگاهم را می دزدم ، مبادا چشمم در چشم خدا گیر کند...
    بعضی ها رو نباید تحویل میگرفیتم ولی گرفتیم !


    به بعضی ها نباید رو میدادیم ولی دادیم !


    با بعضی ها نباید حرف میزدیم که زدیم !


    این از سخاوت ماست نه از حماقت !
    دلت که پیش کسی باشد

    هر قدر هم نامهربانی ببینی

    هر قدر هم که شکسته بشی

    هر قدر تلاش کنی که تمام علاقه ات را جمع کنی و از کنارش بروی
    نمی شود!

    دل خوش "کوچک ها" می شوی

    حرف های کوچک

    کارهای کوچک

    خوبی های کوچک

    همین "کوچک" هاست که برایت نه پای رفتن می گذارند

    نه دل ماندن

    همین کوچک ها ذره ذره روحت را می کشد!!!
    سکوت کن،فریادنزن


    بگذارباصحبت هایشان نشان دهندآنطوری که تظاهر می کنند نیستند


    امان ازاین انسان های به ظاهرمحترم...
    بــی هـوا بـه دست آمده بودی ،


    بی خــود از دست رفتــی!


    نفهــمیدم آمدنت را حیران بنگـــرم ،


    یــا رفتنـت را مــات بگریـم !


    بــاد آورده را بــاد می بـــرد ... قبــول !


    دلـم را کـه بــاد نیــاورده بود !!
    طَبیــــب را خَـــــبر کـــُنید

    به یاد آوَردم

    یاد آن روز تَـــــلخ

    آن بَدرَ قــــه

    پشــــت قــَـدم هایَــــش را کاسه چَشــــــمانم خیس کــَـرده

    به یاد آوردَم

    که از اَزل دیوانـــــه بــــوده

    نمیدانـَــم

    دیوانه ی کــُـــدام دیوانه بـــــودم


    که مــَـرا گوشـــــه نِشین این ویــــــرانه کرد

    نَه نَه

    مَن تـــــــنها خود را فَرامـــوش کرده ام

    او هَمیشه هســـــت…

    هَمین جا کنــــار مَن در خاطـــــــــراتم…
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا