باشه بچگه
من هر چي فكر كردم به اين رسيدم كه زحمت اصلي رو بچه ها كشيدن
من كه حقي واسه خودم نمي بينم بخوام ببندمش
خيلي ها نامه زدن و گفتن حتي جاهاي ديگه اسم موسسه مارو آوردن..
واقعا اين چند وقته تو پر هستم...
به خاطر دعواي بچه ها بود كه بستم چون داشت بدتر ميشد
به خاطر بچه هاي شيرخوارگاه بازش ميكنيم..
اومديم بهبودش بديم همه چي بدتر شد...
ايشالا اين بار ديگه به بيراهه نره. امتحاني بازش ميكنيم ببينيم خدا چي ميخواد اگه باز دوباره اون اتفاقا افتاد من ميرم ديگه خودت ميدوني و عمو بهتاش هر تصميمي خواستين بگيرين
در پناه ايزد مهر باشي آّجي