arghavan.z
پسندها
2,387

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام ارغوانی خودم :redface:
    خوبی خانوم گل
    دختر شنیدم که بلد نبودی بند کفشاتو ببندی !!!
    راستی به صفحه 2 خاطرات کودکی مراجعه کن :w16:
    ما دو تا از اولش هم باید با هم می بودیم ... من می تونستم بند کفشاتو ببندم تو هم .........:w12:
    اگه میگفتی نگذره خاک پروفایلتو به توبره میکشیدم

    :eek::eek::eek::eek::eek:

    یادم باشه معنیشو از کافر بپرسم .... :w15:
    ...
    ...
    اومدی پروفایل من ....بعدش با افسون صحبت می کنی .... :w00:
    چرا نوشته های پروفایلو می خونی .... شاید من بخوام اونجا سر بریده قایم کنم .... :w00:

    شما که پیرهنت استین کوتاهه .... چطوری می خوای بزنی بالا .... :w15:

    بعدش .... اگه اینقدر زرنگی .... داداشی خودتو راه بنداز .... :w12:
    الهی مرسی خانومی خودم:w40:
    نقطه چینا همونا بود دیگه:w12:
    وای این بدبوی لو نمیده:w16:
    ولی مطمئنم یه خبرایی هست:w12:
    ای ارغوان جونم چی بگم دست رو دلم نذار:cry:
    تازگی یکی پیدا شده که ممکنه بتونه یه جورایی کمکم کنه:w16:
    که پیداش کنم که بتونم ازش خبر بگیرم:w16:
    دعا کن خبرا هر چی که می خواد باشه هم راست باشه هم زودتر برسه:crying2:
    گمون کنم تو بیشتر دوست داشته باشی:cry:
    اگه دوست داشت ..............:crying2:
    آخی مرسی خانومی:redface:
    همون موقع که تو پیام دادی منم داشتم بهت پیام میدادم:w16:
    باشه من که پایم:victory:
    هر کیو سراغ داری بگو بقیش با من:w01:
    یعنی چی منو به هیچ کی نمیدی؟:surprised:
    حتی به اون؟:love:
    معصوم .... پنج تا یک ....

    خیلی باحال گفتی .... :w15::w15:

    خدا ازت نگذره دختر ....نه ....بگذره .... یا نگذره .... بزار فکر کنم ...............:surprised:

    الان که فکر می کنم می بینم بگذره بهتره .... :w15:
    سلام خانومی:gol:
    خوبی گلم؟:victory:
    خوش میگذره؟:w16:
    کم میای معلومه کجایی:surprised: چه کار میکنی؟:surprised:
    بعدم که بهت میگم .............. میگی همش افسون میگه ...............:w15:
    خودت نقطه چینارو پر کن:w12:
    دختر تو چه کار حرف مردم داری؟:surprised:
    نمیگی شاید اختلاط خصوصی داشته باشن؟:surprised:
    خوب داشتم از زیر زبونش میکشیدم ببینم خبری هست یا نه:w01:
    شوخی کردم.:w16:دلم برات تنگ شده بود:w16:
    تو که پیام نمیدی اصلا:cry: گفتم خودم پیام بدم:crying2:
    مواظب خودت باش:w42:
    دپرشن حاد .....:surprised:

    این دیگه چه کوفتیه .... خوردنیه ؟؟!! :lol:
    ....
    نه بابا چیزی نیست .... افسونی به من لطف دارن .... :gol:
    ....
    مثل شما نیست که همش می خواید سربه سر ملت بزارید .... :w00:

    تمام خلایق از دست شما شکارن .... حتی غلاغای سر تیر چراغ برق .... :cry:
    حیف که دیر اومدی دارم می رم



    از حودت یه کمی خلاقیت داشته باش!
    ای خدایاااااااااااااااا .... :w00:

    باز سر ظهر شد این دختره همه رو پیچوند .... :w04:

    اخه مگه درس و مخش نداری u ..... :w00:
    شبا خیلی قشنگه
    مخصوصن وقتی دله آدم می‌گیره
    با اون تاریکی بی حدش، خیلی قشتگه
    تو فصل سهمیه بندی، برق میپرید، آخ جوون
    تاریکه تاریک
    بیرون هیچی معلوم نبود، شبایی که اصلن ماهی نبود

    خدا رو شکر اینجا، اطراف منظورمه، زیاد دور نیست، انقدر تاریکی داریم که از فاصله چند صد متری، دو نور خیره کننده براحتی دیده میشه، خرگوش یا گرگ، شاید روباه و سگ وحشی، و حیوونات دیگه، مخصوصن لبه رودخونه، صدای آب، ماهی هایی که خیلی دوس دارن از آب بپرن بیرون، پرنده، زوزه حیوونات، سایه ترسناک جنگل ( نخلستان ) و ترسی خیره کننده که همه وجود ادم رو در بر میگیره و این وجود خداست که سره پا نگهت میداره، بهش نگاه میکنی، لبخندی آروم

    حیف که خیلی خیلی خطرناک شده این منطقه، مناطق اطراف منظورمه، با اتفاقات وحشتناکی که میفته آدم ازش میگذره، منتظر شبی میمونیم که برق بره، توی شهر، لبه دریا، توی این تاریکی وهم بر انگیز، ساعت 2 بامداد، به صدای دریا گوش میکنی و آرامش زیباییش

    :d
    ◊ من واقعا فرمول دقیقی برای موفقیت، نمی‌شناسم ولی فرمول شکست را به خوبی می‌دانم، و آن اینست: «سعی کنید همه را راضی نگه دارید.» بیل کازبی ◊
    ◊ آدمی پرنده نیست تا به هر کران که پرکشد برای او وطن شود، سرنوشت برگ دارد آدمی برگ، وقتی از بلند شاخه‌اش جدا شود پایمال عابران کوچه‌ها میشود... ◊
    امروز عزمم رو جزم كردم ديگه:D..فك كن جمعه هم پارسه دارم...:(:razz:
    برو بسلامت:smile:
    اون پروانه رو گرفتي به منم نشون بدي هاااا

    منم خوشحالي كردم:redface:
    خداحافظظظظ:gol::gol::heart:
    آفرین دختر خوب! حالا بریم سر آشتی کنون

    بیا کادوی بزرگتر توش هم معلومه که شانلی برنداره سریع برش دار



    آشتی کردی؟
    مينويسم پس..
    اخي اره ميدونم برا همه اين جور موقعيت ها تو جوونيشون پيش اومده ..
    اي شيطون اينارو چرا تعريف نميكنييي...:smile:

    ارغوان من برم ...بايد برم بيرون...شايد رفتم اون شالو خريدم بلخره:eek:...تو چيزي نميخواي برات بخرم؟؟؟؟

    تو هم برو بدرسسس.باشهههه؟؟؟
    ردهاتی رو من یه بار کشتم حالا می آی بهش می گی من حسودیم می شه؟ این رسمشه؟
    برای قهر کردنت هم می آم آشتی کنون ولی اول جواب منو بده!
    اينو اشتباهي تو پيج خودم دادم:biggrin:
    خوندم اون جايي كه نوشتي يه نگاه به بند كفشم كردم يه نگاه به راهرو مثله فيلما بود:smile:..
    اخرشم باحال بود...نشون دادي كه خيلي باهوشييي..ميدونستم .من بهت افتحار ميكنم عسيسم...ببين تو اخر بچه باهوشي...ايول ...باهوشششش:biggrin:

    بابا خاطره ه ه :smile:..منم بايد فكر كنم يكي بنويسم ولي ميترسم كسي تحويل نگيره
    خوب مديريه ولي مديرو بيخيال كاربرشو بچسبببب...عجب چيزيه..ايول;):redface::redface:...خودشيفتگي كاذب مزمن نيست ها كلا بچه با تيريپيه قابل توجه بعضي ها:biggrin::biggrin:

    خب ديگه وقت نميشه ززز...شايد بعد كنكور ديدمشون
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا