اگردوباره امدی، دیگــر دوستت نـدارم !
مـن هنـوز عـاشق كسـی هستـم كـه
اطمینــان داشتــم یکــ روز هــم
مــرا تنهــا نمیگـــذارد ...!
مـن هنـوز عـاشق كسـی هستـم كـه
اطمینــان داشتــم یکــ روز هــم
مــرا تنهــا نمیگـــذارد ...!
-
شیشه های خانه ها را دستور دادند دوجداره باشد ،
دیگر وقتی باران می بارد صدایش شنیده نمی شود …
یاد اشکهای بی صدای خودم افتادم !
خیلی وقت است فراموش کرده ام
کدامیک را سخت تر می کِشم؟!
رنج... انتظار... یا...
نفــس را...؟
گفتی بازی برد و باخـــ ـــــ ـــــ ــت دارد …
ولی زبــــ ــــ ـــــانم بند آمد بگویم که مـــــ ـــــن بازی نکردمــــ ؛
من با تــ ـــــ ـــــ ـــو زندگی کردمـــــــ
زندگی انگار تمام صبر را بخشیده است به من
هرچه من صبوری می کنم او با بی صبری تمام هول می زند برای ضربه ی بعد
کمی خستگی در کن لعنتی
خیالت راحت ؛ خستگی من به این زودی ها در نمی شود !
آنـــــقـَـدر پـُشــتـــِ سـَـرَت آب ریخــتــم
کــه تَـمـامـــِ کـوچـه سـَـبـز شـُـد
بیچاره شاعر...
بی جان خواهد شد...
در قربان گاه واژه ها...
وقتی"تو"...
بوی رفتن می دهی.
خدایا بت بود بت شکن فرستادی
من پر از بغضم...بغض شکن هم داری؟؟؟
اگـر سکوت کـردم بـه روی زندگــی ،
بـه پــای خـوب بودنـم نــگذار !
روزگـار بـا ضربـه هایـش مـرا لـال کــرده ..
فــقط گهگاهــی لبـخند میزنـم کـه بــداند ،
هنــوز هـم مـقاومم بــرای ضربـه هایـش
همه چیز را یاد گرفته ام !
یاد گرفته ام که چگونه بی صدا بگریم
یاد گرفته ام که هق هق گریه هایم را با بالشم ..بی صدا کنم
تو نگرانم نشو !!
همه چیز را یاد گرفته ام !
یاد گرفته ام چگونه با تو باشم بی آنکه تو باشی !
یاد گرفته ام ….نفس بکشم بدون تو……و به یاد تو !
یاد گرفته ام که.
گـــــــاهی عمـــــر تلفـــ میشـــود ؛
به پای یک احســــــــــاس . . .
گاهی احســــــــاس تلفــــ میشـــود ؛
به پای عمــــــــر. . .
و چه عذابــــی میکشد ،
کسی که
هم عمـــــرش تلفـــــ میشود ؛
هم احســــــــــاسش .
هیـــــچوقت کســی رو پــس نــزن کــه ,
دوستــ♥ ــت داره ... مراقــــــبته ...
و نگرانــــــــــــت میشــه ...!
چـــون یــک روز بیــدار میشـــی و میبینــی ...
مـــــــــاه رو از دســــت دادی ...
وقتــی که داشــتی ســـــــتاره ها رو میشـــمردی .
دلم می خواهد تنها توی خیالم پرواز کنم...
پرواز که نه فقط چشم هایم را ببندم و دورتر هایِ بعدترم را قشنگ تر
از آنی که قبل تر ها تصور می کردم زندگی کنم_دراز بکشم روی تختم
و سرم را وارونه از تخت بیاویزم تا وزن چیزهایی که فکرم را مشغول میکند
حس کنم
زندگی کردن با آهنگ غمگین واقعاً لذت بخش است،آن هم وارونه..
دفتر خاطرات میخواهم چه كار ...
وقتی كه شبها به این امید میخوابم كه فردا ،
امروز را یــــــــــادم نباشد..
♥کـ ـآشـ مـــــے شـ ـد ...
یکــ لحظـ ـهـ جآیمــآنـ رآبآ همـ عوضـ کنیمـ ...
شآیـد تُــ میفهمیدے چهـقـدر بے انصآفے .
و منـ مـــــے فهمیـ ـدمـ چـ ـرآ
او که مــــی رود نمی فهمد
اما او که بـــــــدرقه می کند
خـــــــــوب می داند کـــه ...
کاسه آب معجزه نمی کند..
این انــــــــــصاف نیســـــت
رفتن آدم ها با خودشان باشد
فرامـــــوش کردنشان با ما
درد می کشد بغض . . .
وقتی اشک هم آرامش نمی کند
هر انسانی
یک بار برای رسیدن به یک نفر
دیر میکند ...
وپس از آن
برای رسیدن به کسان دیگر
عجله ای نمی کند .
گـاهـی جـوری مـیـشــکـنــَـنـت !
کـه وقــتــی...
تـیـکـه هـاتـــو بـهـم مـیــچـسـبـونـــی
یـه آدم دیــگــه مـــیـــشـــی
درگیـرم !
درگیـر یـک جنـگ داخلـی
میـان جبـر و اختیـار . . .
مـن ،
بـه انـدازه تمـام دوراهـی هـای جهـان ،،
گـریـه دارم . .
ن در آغوشت گرفته ام ،نه تو رابوسیده ام ..........
نه حتی موهایت را نوازش کرده ام...
اما .........
ببین چگونه برایت عاشقانه مینویسم
بــــــرگـــــرد
و زمـــــان را غــــافـــــلـــگیـــــر کـــــــــن...
مــــــن بـــا تـــک تـــک ثـــانــــیــــه هـــا شــــرط بــــســــتــه ام
نه آنچنان عاشق باش که هیچ چیز نبینی، نه آنقدر ببین که هرگز عاشق نشوی
از سگ کمتراست کسی که به وفداریش اعتباری نیست قلاده اش رابازکن تابرود!
بزرگترین نامردی اینست که مردی شعله های عشق رادرون یک زن بدون اینکه قصد دوست داشتن را داشته باشد روشن کنه...
سلام
ممنون
دندوناتون باحال میبینه
زنها دوست دارن با مردی ازدواج کنند که مثل شیر قوی مثل خر کاری مثل سگ باوفا مثل میمون بامزه مثل خروس باغیرت باشن,ولی بعد از ازدواج میفهمند که مردها مثل شیر بی رحم مثل خر نفهم مثل سگ حار مثل میمون زشت و مثل خروس تمام مرغ ها را دوست دارند.
نذر صلوات برای آزادیِ چهار مرزبانانِ دلاور کشورمون ایران -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...