نه نمیباشه...
-
آرامی بقیه هم شرکت کنند
اگه کسی شرکت نکردند اون وقت دوباره انتخاب کن
الویت با اونایی هستش که شرکت نکردند
راستی من امشب زیر کرسی نمیام
تو بازیت گرفته ها
بابا بذار بقیه هم بیان
خب به من چه
یهو دیدم اسمت پر رنگه
هههههههههههههه
بیخیال!
ارامی جون من همینشم دیگه نمیخوام و دارم پسش میدم!! بعد تو میخوای بیشتر بشه؟!
ممنون گلم ولی نه واقعا دیگه نمیکشم!
راستی خودتم میتونی باشیا؟!!
نخند
منو بگو که بهت تبریک میگم
مرسی دوست عزیزم
آرام جان
فکر میکنم اولین نفری هستم که مدیر شدنت رو بهت تبریک میگم
امیدوارم که امروزت پربراتز از دیروز و فردات پر بارتر از امروز باشه
خوب عزیزم...
18 ساعت برای آنلاین بودن در باشگاه..یعنی همون 24 ساعت خودمون دیگه...
البته اگر به تو بود روزی 26 ساعت آنلاین بودی..
روزی دو ساعت از روز دیگه قرض می گرفتی...
یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود***و از لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود
از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب***رجعتی میخواستم لیکن طلاق افتاده بود
در مقامات طریقت هر کجا کردیم سیر***عافیت را با نظربازی فراق افتاده بود
ساقیا جام دمادم ده که در سیر طریق***هر که عاشق وش نیامد در نفاق افتاده بود
ای معبر مژدهای فرما که دوشم آفتاب***در شکرخواب صبوحی هم وثاق افتاده بود
نقش میبستم که گیرم گوشهای زان چشم مست***طاقت و صبر از خم ابروش طاق افتاده بود
گر نکردی نصرت دین شاه یحیی از کرم***کار ملک و دین ز نظم و اتساق افتاده بود
حافظ آن ساعت که این نظم پریشان مینوشت***طایر فکرش به دام اشتیاق افتاده بود
به به سلام خانم مدیر عزیز...
تبریکات صمصیمانه ما رو پذیرا باشید...
بسی خوشحال شدیم...
از این بعد یک مدیر آنلاین 24 ساعته توی سایت داریم...
خوش میگذره..؟؟
این چند روزه نبودم...خوب چه خبر...؟؟؟
یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود***و از لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود
از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب***رجعتی میخواستم لیکن طلاق افتاده بود
در مقامات طریقت هر کجا کردیم سیر***عافیت را با نظربازی فراق افتاده بود
ساقیا جام دمادم ده که در سیر طریق***هر که عاشق وش نیامد در نفاق افتاده بود
ای معبر مژدهای فرما که دوشم آفتاب***در شکرخواب صبوحی هم وثاق افتاده بود
نقش میبستم که گیرم گوشهای زان چشم مست***طاقت و صبر از خم ابروش طاق افتاده بود
گر نکردی نصرت دین شاه یحیی از کرم***کار ملک و دین ز نظم و اتساق افتاده بود
حافظ آن ساعت که این نظم پریشان مینوشت***طایر فکرش به دام اشتیاق افتاده بود
بله که باید شام بدی ..مگه مدیریت رو به هر کسی میدن ....تو که قبلا چشم بصیرت داشتی هر جا ما بودیم میدیدی حالا که یه دوربینم دادن دستت دیگه خدا رحم کنه ...فکر کنم دیگه سرهای بریده ای که تو پیغام خصوصی ردو بدل میکنمو دیگه ببینی ...من باید یه فکری برا خودم بکنم اینطوری نمیشه ...بابا ارامشی تو هم کم این نفت و بزن تو سره ما ...
امتحانات من به توچیکار داره ارامش جونی ..اعصاب برا تو نزاشته ...جونه منو هم گرفته ...
نه خاله جون عیب نداره که بیفته یه روز دیگه 5شنبه باشه فقط لطفا
سلامبابا مدیر بابا رئیس بابا خاله مدیر بابا استاد بابا مهندس
خاله منم بیام دیگه!!!!!!!!!!!!!!!!
خواهش!!!!!!
خوب دیگه ارامشی حواست به کیف پولت باشه ...پرش کن....منم برم به امتحان فردام اگر خدا خواست یکم برسم ....
این ملودیم باید باشه ....خوب کار مار نداری ...خوشت اومد برات کار درست کردم .....اشاا.. همکار ادمین شدنت ...
فدااااااااااااااای دوست جونم بشم ...ولی فکر نکنی شامو کوتاه میاما ..اخ جون ملودیم هست خوبه برم بقیرو هم خبر کنم ......هورااااااااااا ..میخوام یه چتر درست و حسابی برات راه بندازم .....
نمي دونم اون موقع از كجا دانلود كردي؟
گفته باشما منم ميام واسه شام
من هي به روت نياوردم ببينم تو خودت كي ميگي ولي...
الو ..من شیرینی میخوام یالا ....از اون خوشمزه هاشم باشه ...بدو ...اما نه نمیتونی با یه شرینی گولم بزنی ... ...واجب شد یه سر شبه جمعه با هم بریم دربند شام ....اماده کن خودتو ....ماشینم حله ..تو فقط کیفتو بیار بقیش با من ....
به به به!
پست جدیدت رو تبریک میگم گل ِ گلاب!
امیدوارم همیشه موفق باشی:gol:
آراااااااااااااااااااام آرااااااااااااااااااااااام [IMG]
اوه اوه ...بابا بیخیااااااااااااال
ارامش جونیم مدیر شده ...هوراااااااااااااااااا..بابا دسته ما رو هم بگیریاااااااااااا..نری کلاس ملاس برا ما بزاریااااااااااااااااا
وای دخمل تبریک میگم ..امیدوارم همیشه و در همه جا به این سرعت پیشرفت داشته باشی و به مدارج بالا که لیاقتشو داری برسی ...
تپل خودتي!ببينم مي توني يه جنگ داخلي راه بندازي يا نه[IMG]
QSِِ ِت درست شد؟
چون اصلا حوصله ندارم! خیلی خسته ام! واسه همین اینوزیبل کردم که انلاین به حساب نیام!
الانم منتظر پیغامم و فقط ان شذدم اگه پیغام اومد بفهمم!
داستان مسافر کوچولو رو دیدی
اون فیلم کارتونیه که از فضا اومده بود
تو گل سرخ زندگی میکرد
چی چرا؟
خب نه
خوابه یه جوری بود
من بین یه گل سرخ تو آب مرده بودم
باشه يه چند روزي بمون از همه چي كه سردرآوردي برو استعفا بده
من برم يه چي بخورم و بيام -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
