ARAMESH
پسندها
5,706

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • دمت گرم.خود خودشه!
    فردا میام که دیگه بیزینسمونو راه بندازیم.;)
    آره آبجی جون!
    بذار این یکی زنده بمونه!
    باشد که رستگار شویم!
    اولا نکن نه نکنم
    وای چرا من اینقد میترسم
    دوما من با کسی نمیجنگم بذار اونایی که کشتی دفن بشن بعدا
    تا نظرتو تو اون تاپیک ننویسی اذیتت میکنم
    ولی خداییش باحالی دمت گرم
    من میرم فردا نظرتو میخونم
    ممنون
    شک که نه یقین داشتم
    ولی الان به یقینم دارم شک میکنم
    خواهش میکنم آقایی فدات شم شما سروری دسنور از شماست اطاعت از بنده
    آبجی جونی!
    من برم لالا دیگه!شبت بخیر!فعلا از اسپاو هم درگذر!
    اخرش نفهمیدم قضیه ی مربعا چی شد؟!!!
    ای بابا... عجب گیری افتادماا...
    چنتا اغتشاشگر اومدن تو مراسم عروسیم دارن عروسیم رو تو باشگاه لکه دار میکنن...
    من حق دارم از عروسیمون دفاع کنم...
    سلام چطوری؟؟
    اه دختر باز یه جایی به من گیر الکی دادی
    بزار برم ببینم چه خبره؟؟
    شد تو یه بار به من درست جواب بدی.؟؟؟؟
    ناسلامتی مدیر تالار فرهنگی هستیا.....
    ممنونم ارامی ای ول حالا شد من در خدمتم از این به بعد
    نه دیگه!من ندارم!فقط مدیرا دارن آبجی گلم!
    اسپاو چیزی نمی گه!فقط مقادیری از جونش سیر شده!!!
    این پیرجو زندگی نداره این وقت شب میاد عکس واست میذاره...
    مدیر الاف تر از این من ندیده بودم....!:lol::lol::lol::lol:
    خیلی مخلصیم آقای مدیر....
    مردشور اون ریختتو ببره.... (اگه خواستی پاکش کن)
    من میگم دیگه نمیشه...تو میگی 10 سالم کمه.... خوب شد تو خواهر من نیستی...
    ارام جون نمیخوای پست بدی خوب همینو بگو من چیکارم که شاه بشم
    نه!
    من توی صفحه ی تو هیچ مربعی ندارم!یعنی مسیجام ندارن!
    تا قبل اون روز داشتی...
    اما کشتیش که من باشم...
    حالا اومدم منو ببینی
    ببینی منو که از تو آواره ام///
    تو قلب نداری چون کشتیش... تو همه چی رو خراب کردی دختر
    تو منو کشتی
    1ماه پیش رفتیم یکی از روستاهای کاشان گلاب بگریم... طرف انقدر هل کرده بودا که اگه بهش میگفتم دخترتو میخوام دو دستی تقدیم میکرد... باور کن تیکه نمیندازم... چند بار از حرکات احمقانش فهمیدم... دختره هم که عین املا هی چادرشو میکشید رو سرش در میرفت...
    چون کوچیک بود خوشم نیومد... اصلا ازدواج باید یه جور دیگه باشه... مثلا بعد یه اتفاق هیجان انگیز ... واااااااااااای آرامش دارم ذوق میکنم....
    اوووووه!
    اینقده اینجا شلوغ پلوغه تا من بخام اینکارارو بکنم ملت فهمیدن...
    تو قبلا منو کشتی
    یادت نیست؟
    وقتی جلو آینه وایستادی و قلبت و نشونه گرفتی
    بعدم بنگ!
    همین حرفا رو میزنین که آدم به هزار راه کشیده میشه... خب چیکار کنم..... بشینم مثل تو کلکسیون ترشی بشم.... بعید نیست والا بشم... تا وقتی دخترایی مثل تو طرف حساب ما هستن باید تا آخر عمر لنگ در هوا بمونیم...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا