اشکان وقتی رفت اونجا واحدشون هنوز راه اندازی نشده بود داشتن درستش میکردن
اینم برداشت این واحدو انتخاب کرد گفت میخوام تو مراحل درست کردنش و کارای عملیش باشم وگرنه میتونست از همون اول بره زیر باد کولر
خلاصه تا یه سال بیشتر بیرون تو سایت بود تا اینکه واحدشون شروع به کار کرد و اومدن تو اتاق کنترل
ای بابا باد کولر کجا بود مگه شما نرفتین پتروشیمی و اینا هنوز؟
بی زبونا این قدر کار میکنن بعضی موقع ها که زنگ میزنه اصلا نای حرف زدن نداره فقط یه تماسی میگیره که مامانم نگران نباشه
بعضی موقع ها هم البته مشغول بازین

ولی خوب در کل کارشون خیلی سخت تر از اونی هست که میشه تصور کرد
انشالا شما هم میرین شروع به کار میکنین و اینا
والا پریروز که اومد بوسش کردم بسشه دیگه پررو میشه

الان رفته دنبال علم
