amir 7334
پسندها
66

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام امير جون چطوري؟؟ديگه يادي از ما نميكني بي معرفت؟؟
    زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست...هرکسی ایدو نغمه ی خویش زند...صحنه پیوسته بجاست..خرم ان نغمه که مردم سپارند بیاد..:gol::gol::gol:
    هیچ وقت با کسی که دوسش داری طولانی قهر نکن

    چون بی تو زندگی کردن رو یاد می گیره !!!
    ممنون برا عکسات من دنبال این بالایی بودم



    .
    The essential sadness is to go through life without loving
    But it would be almost equally sad to leave this world without ever telling
    those you love

    بد ترین غم اینه که وارد زندگی بشی که توش عشق وجود نداشته باشه

    تقریبا مثل این میمونه که این دنیا رو ترک کنی بدون اینکه

    به کسایی که دوسشون داری چیزی از عشقت گفته باشی . . . !
    oowwwwwwwww salamm dostttttttttt.dasteton merc bekhatere akse khoshmeleton aghaa
    ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻃﻮﺭ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ،

    ﮐﻠﻤﺎﺕِ ﺳﺎﺩﻩ ... ﻣﯽ‌ﺁﯾﻨﺪ،

    ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﯽ‌ﻣﯿﺮﻧﺪ،

    ﺗﺎ ﺗﺮﺍﻧﻪ‌ﯼ ﺗﺎﺯﻩ‌ﺍﯼ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ.

    ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻫﻤﯿﻦ‌ﻃﻮﺭ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ،

    ﻗﻄﺮﺍﺕِ ﺗﺸﻨﻪ ... ﻣﯽ‌ﺁﯾﻨﺪ.

    ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﯽ‌ﻣﯿﺮﻧﺪ،

    ﺗﺎ ﺍَﺑﺮَﮎِ ﺑﻨﻔﺸﻪ‌ﭘﻮﺵِ ﺍُﺭﺩﯼ‌ﺑﻬﺸﺘﯽ ﺷﺎﯾﺪ...

    ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻫﻤﯿﻦ‌ﻃﻮﺭ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ،

    ﺷﺎﻋﺮﺍﻥِ ﺑﺰﺭﮒ ... ﻣﯽ‌ﺁﯾﻨﺪ

    ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﯽ‌ﻣﯿﺮﻧﺪ،

    ﺗﺎ ﺭَﺩِﭘﺎﯼ ﮔﺮﻡِ ﺩﯾﮕﺮﯼ ... ﺑﺮ ﺑﺮﻑ!

    ﻭ ﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻣﯽ‌ﺁﯾﯿﻢ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ‌ﮐﻨﯿﻢ،

    ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ، ﺩﺳﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻢ ﺗﮑﺎﻥ ﻣﯽ‌ﺩﻫﯿﻢ ﻭ ﻣﯽ‌ﻣﯿﺮﯾﻢ.

    ﺗﻤﺎﻡِ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ!

    ﺣﺎﻻ‌ ﺑﻪ ﻧﺸﺎﻧﯽِ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺑﺮﻭ ﺑﺒﯿﻦ ﺍﺯ ﻏﯿﺐِ ﺍﯾﻦ ﻟِﺴﺎﻥِ ﺳﺎﺩﻩ

    ﭼﻪ ﻣﯽ‌ﻭَﺯَﺩ ﺍﺯ ﻭﺍﮊﻩ‌ﻫﺎﯼِ ﺍﯾﻦ ﻭَﺭﺍ!...
    شایدآن روزكه سهراب نوشت : تا شقایق هست زندگی بایدكرد


    خبری ازدل پر دردگل یاس نداشت،


    باید این گونه نوشت


    هرگلی هم باشی


    چه شقایق چه گل پیچك و یاس زندگی اجبار است
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/412106-خرده-دعواهای-زن-و-شوهر-))
    من در این دلواپسی ها نشسته ام تنها....


    می خواهم با تو سخن بگویم....


    می خواهم باز چهره ات را با همان لبخند کودکانه ببینم...


    می خواهم هر چه انتهایش به اسم تو و یاد تو ختم می شود...


    شعر هایم ناتمام ماندند...اسیر دلتنگی شدم من...


    و خواب مرا به رویای با تو بودن می رساند...


    کاش خیابان های شلوغ سهم ما نبود...


    اما..غصه ای نخواهم خورد...اشکهایم را برای شانه های تو ذخیره خواهم کرد...


    حرف های ناتمامم را به روی دیوار قلبم حک می کنم و با دیدنت همه را تکمیل می کنم...


    پاییز از راه می رسد و ما دوباره به بودن و رسیدن به انتهای جاده ی سرنوشت می اندیشیم
    بی تو.... نه بوی خاک نجاتم داد
    نه شمارش ستاره‌ها تسکینم»
    من این‌جا می‌مانم
    برایت ز غصه، قصه‌ای می‌خوانم
    من این‌جا می‌مانم
    برایت شور عشق را آوازی می‌خوانم
    من این‌جا می‌مانم
    برایت آبی دریا را اندوه می‌بارم
    بی تو....
    نه صدایت تسکین غصه است
    نه یادت نجات ضجه
    کاش می فهمیدی قهر میکنم تا دستم را محکم تر بگیری و بلندتر بگویی:بمان...

    نه اینکه شانه بالا بیندازی و آرام بگویی

    هرطور راحتی!

    من به صد خواهش و منت ز خدا خواسته ام
    که در این ساعت خیر
    مرغ امین به سراغت اید
    ودعایی که تو بر لب داری به اجابت ببرد
    هر کجا یاد خدا هست
    مرا یاد اور
    هر کجا ذکر خدا بود
    تو را یادم هست
    عید ولایت مبارک:gol::gol:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا