ممنون از صحبتاتون....اما من نگاه بدی به این آدما ندارم...
دلیله خیلی خاص و شخصی هم برا زدن این تاپیک دارم...
نمیدونم والا چی بگم....
به هر حال ممنون از وقتی که گذاشتین...
آقا الان خوابالو م دیگه، غلط املایی نگیر
عجب! اینکه برم خارج شهر و بیام سر خدا شیره مالیدنه، ترجیه میدم همین جا بمونم مثل یه مرد بگم نمیگیرم!
این پروژه 60 نفر هم جواب نمیده، ماشاا... بعضی ها که میان مهمانی خودشون عوض 60 نفر میخوردن، باور کن دیدم که میگم
یکی رو میشناسم که وقتی میخواد بره مهمونی یه صبح تا شب هیچی نمیخوره تا تو مهمونی دلی از عذا در بیاره
آقا مگه من چقدر پول دارم!
پس نمیگیرم دیگه امشب میخوابیم تا صبح، آخجوووووووووووووووووووووووووووون
نه اهل پرخوری نیستم اصلا ترجیه میدم از هر چیزی یکم بخورم تا اینکه تا خرخره پر شم
امروز خدارو شکر اذیتم نکرد ولی جمعه دم افطاری داشتم میمردم، دیروز سحر دیگه پا نشدم شبیه جنازه بودم، ولی با اینکه مرتب یه چیز آبدار میخوردم ولی باز میسوخت اما امروز خوب بودم.
استرس؟ اصلا یعنی چی؟ نشنیده بودم
درگیری ذهنی چرا همیشه دارم، فکر کن هفته اول مرداد یه ریجکت گرفتم و هفته پیش دو تا ریجکت مقاله دوباره اومد. خب اعصاب برام نمیمونه دیگه!
روزه میگی نگیرم؟ یه وقت خدا شاکی نشه؟ نگه اینم بنده س ما داریم!؟