Recent content by aloche

  1. aloche

    در خواست کمک در مورد دانشگاه امام حسین (ع)

    سلام دوستان. میخواستم ببینم کسی از دوستان دانشگاه امام حسین تحصیل میکنه یا نه. اگه کسی هست میخواستم بدونم که فضای دانشگاه چجوریه و این مصاحبه ای که میگن قبل از ورود به دانشگاه داره قضیش چیه و سوالاتش در چه موردیه و اینکه سخت میگیرن یا نه برای مصاحبش. بعد اینکه رتبه چقدر تاثیر داره برای قبولی تو...
  2. aloche

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    چطور با تو از عشق صبحت کنم؟ توئی که میگویی عکس تکی‌ات قشنگ تر است! توئی که دوست داری فقط فنجان خودت روی میز باشد... آدرس کافه دیدارمان را از حافظه کفشهایم پاک میکنم و طعم قهوه تلخ‌ات را از زبانم می روم و می روم پیاده روی تابستان را آنقدر طی میکنم تا خدا قم مویش را بردارد و تک تک موهایم را به...
  3. aloche

    داستان هاي كوتاه

    روزی چهار دانشجو بودند که خیلی به خود اطمینان داشتند و برای همین چند روز مانده به امتحان تصمیم گرفتند که با هم به سفر بروند. وقتی برگشتند متوجه شدند که در روز امتحان اشتباه کرده اند و امتحان دوشنبه برگزار شده است در صورتی که فکر میکردند امتحان روز سه شنبه برگزار خواهد شد. برای همین تصمیم گرفتند...
  4. aloche

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    ظهر تابستان... کودکی چند ساله... بر بلندای تپه ای سبزِ سبر... با دستان کوچکش پروانه شکار میکند... هر لحظه دستانش خیس پروانه ای جدید می شوند و وقتی مشتش را باز میکند... ناخودآگاه دلش میگیرد... پروانه مرده است ولی دستان کوچک او را با بالهایش زرین کرده است... هرچند که آن کودک او را کشته بود...
  5. aloche

    مشاعرۀ سنّتی

    در تیره شب هجر تو جانم به لب آمد .:. وقت است که همچون مه تابان به در آیی
  6. aloche

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    می پیمایم... پیاده... پیاده می پیمایم... تمام دالانهای سکوت را... بدنبال لبهایت! ...
  7. aloche

    مشاعرۀ سنّتی

    تو که رفتی همه ثانیه ها سرد شدند .:. سایه در سایه آن ثانیه ها خواهم مرد
  8. aloche

    مشاعرۀ سنّتی

    در هر نفسم بوی گلی تازه شکفته است یک باغ تبسم شـده ام در خـودم امــشب
  9. aloche

    مشاعرۀ سنّتی

    میتوان گوشه ای ازداغ مرا شرح نداد .:. ولی از این همه هرگز نتوان هیچ نگفت
  10. aloche

    مشاعرۀ سنّتی

    ما شهریارا بلبلان دیدیم بر طرف چمن .:. شور افکن و شیرین سخن، اما تو غوغا میکنی
  11. aloche

    مشاعرۀ سنّتی

    تو که رفتی همه ثانیه ها سرد شدند .:. سایه در سایه آن ثانیه ها خواهم مرد
  12. aloche

    مشاعرۀ سنّتی

    شادم تصور میکنی، وقتی ندانی .:. لبخندهای شادی و غم فرق دارند
  13. aloche

    داستان هاي كوتاه

    پادشاه پیری در هندوستان ، دستور داد مردی را به دار بیاویزند. همین که دادگاه تمام شد ، مرد محکوم گفت : " اعلی حضرتا ، شما مردی خردمندید و کنجکاوید تا بدانید رعایاتان چه می کنند. به دانشمندان، خردمندان ، مارگیران ، و مرتاضان احترام می گذارید. بسیار خوب ، وقتی بچه بودم ، پدربزرگم به من یاد داد که...
  14. aloche

    مشاعرۀ سنّتی

    دانی که را سزد صفت پاکی؟ .:. آن کاو وجود پاک نیالاید دیگه رسما شعرهای "د" در حافظه من ته کشید! بابا یه چیز دیگه بنویسید. حالا جالبه بره خودمم آخرش با "د" تموم شده! D: یاحق...
  15. aloche

    مشاعرۀ سنّتی

    ای کبوتر به کجا؟ قدر دگر صبر بکن .:. آسمان پای پرت پیر شود، بعد برو
بالا