ALIREZA.F.1988

ALIREZA.F.1988

کاربر ممتاز
کاربر حرفه ای از اصفهان
عضویت
آخرین بازدید
ارسال ها
11,581
پسندها
18,717
امتیاز
114

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • n*@*f*@*s
    ســــــــــــــلام خوبم مرسی :gol:
    عکس قبلی رو تو آتلیه انداختم،خوب باید اون طوری ژست میگرفتم
    این یکی رو هم گفتن ژستت اینطوری باشه قشنگتره
    مگه میشه آدم خسته بشه تو همچین جایی
    n*@*f*@*s
    ســــــــــــــــــلام خوبی علیرضا؟!

    دیگه نگفتم که به این حد کباب بشه :huh:
    واااااااااااااا،من به این دخمل خوبی و نازی:w38: ،مگه بابام دلش میات کتکم بزنه!!! :w16:

    همونجوری اونجا نشسته بودم عسک بندازم....خواستم توام داشته باشی
    negin:-
    اگر روزی رسید که من نبودم

    تمام وصیتم به تو این است :

    " خـــــــــــوب بمان "

    از آن خوب هایی که من عاشقش بودم . . .
    negin:-
    مــــــــــــــــــــــــــرد خوب ...

    باید لااقل یک قصــــــــــه آرام بلـــــــــــــــد باشه ...

    برای وقـــــــت هایی که عشــــــــقش بی قــــراره و نمی خواد از بی قراری هـــــــــــاش حرف بزنه .....

    برای وقــــــــــــــــت هایی که عــــــــشقــــــش لـــــــــــج می کنه ....

    بهـــــــــــــــــانه می گیره ....

    بـــــــــــــــــــــــغض می کنه .....

    قــــــــــــــــــــــــــــــــــــهر می کنه ....

    بــــــــــرای وقت هایی که عـــــشـــــقــــش بچه میـــــــشه . . . .
    negin:-
    تو می گذزی ......... من می گذرم

    تو از من ........... من از دل

    تو می خندی ............. من می خندم

    تو به من ............. من به روزگار

    تو می گریزی ............... من می گریزم

    تو از عشق ............ من از خاطره

    تو می روی ............... من می رم

    تو از اینجا ............. من از اینجا

    کاش می فهمیدی از اینجا .......... تا ............ اینجا چقدر فاصله است !!!
    negin:-
    برای تو ، سکانس آخر ؛

    بعد از خستگی یک روز کاری ،

    بعد از سر درد یک دعوای مفصل ،

    بعد از گریه های یک غم بزرگ ،

    و بعد از ضجه های یک مصیبت ،

    اما ، برای من ؛

    سکانس پایانی ،

    چشمان سیاهیست به وسعت دریا ،

    لبان خندانی که دنیای مستی هاست

    و قلبی که تا بلندای عشق اوج می گیرد ...

    سکانس آخر تویی ،

    خود تو . . .

    پس باورم کن بهترینم . . .
    negin:-
    دختر است دیگر ...

    گاهی دلش می خواهد بهانه های الکی بگیرد

    به هوای آغوش

    تــــــــــــــــــــــــــــــــــــو

    شانه های تــــــــــو ...

    که بعد تو آرام ، خیلی آرام در گوشش زمزمه کنی :

    ببین من عاشقتـــــــم ...
    MARIA RED
    ایمان دارم که قشنگترین عشق، نگاه مهربان خداوند به بندگانش است، پس من تو را به همان نگاه می سپارم و می دانم تا وقتی که پشتت به خدا گرم است تمام هراس های دنیا خنده دار است ...
    Little Engineer
    سلام.خوبی؟ دوسم ممنون که درخواستمو قبول کردی.ایشالا دوست خوبی باشم برات:smile:
    یاد سهراب بخیر.آن سپهری که تا لحظه ی خاموشی گفت.تو مرا یاد کنی یا نکنی .من به یادت هستم.
    آرزویم همه سرسبزیه توست.:gol:
    گلسا2
    ک نفر همره باد ...

    آن یکی همسفر شعر و شمیم...

    یک نفر خسته از این دغدغه ها ،

    آن یکی منتظر بوی نسیم...

    همه هستیم در این شهر شلوغ،

    این کفایت که همه یاد همیم...!!!
    گلسا2
    سلاااااااااااام
    وقت بخیل
    خوفی؟
    میسیییییییییی والا ما نمیدونیم بلادل
    negin:-
    کاش دست هایم آنقدر بزرگ بود

    که می توانستم چرخ و فلک دنیا را

    به کام تو بچرخانم . . .
    negin:-
    بر سر دو راهی ام . . .

    یک راه به تــو می رسد

    و یک راه به تنهایی . . .

    همیشه تو را بر می گزینم و می رسم به تــــنهایی . . . !!!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا