ALIREZA.F.1988
پسندها
5,775

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • هه هه فکرمیکنی که اذیتم میکنی......
    نترس من گرگارونخورم اونانمیتونن منوبخورن.....
    باشه قبول....
    ینی ازسرنگرانی نبوده؟؟؟بس چرا اینطوری شده؟علتش چیه؟
    راستی امروز ساعت5قراره برم مشهد
    حتمابراسربه راه شدنت دعامیکنم.......
    واقنی؟
    ینی نگرانمم میشی؟
    درضمن اون علیک من جواب سامممت بود نه سلاممممت!!!
    تو مثل چشمه اشکی که از یک ابر می بارد
    و من تنها ترین نیلوفر رو به گلستانم
    شبست و نغمه مهتاب و مرغان سفر کرده
    و شاید یک مه کمرنگ از شعری که می خوانم
    تمام آرزوهایم زمانی سبز میگردد
    که تو یک شب بگویی دوستم داری تو می دانم
    غروب آخر شعرم پر از آرامش دریاست
    و من امشب قسم خوردم تر ا هرگز نرنجانم
    به جان هر چه عاشق توی این دنیای پر غوغاست
    قدم بگذار روی کوچه های قلب ویرانم
    بدون تو شبی تنها و بی فانوس خواهم مرد
    دعا کن بعد دیدار تو باشد وقت پایانم
    سلام علیرضا خانِ گل
    دیگه دیره!! اینو همون اول باید قبول میکردی :razz:

    منم همشو خودم خوردم دلت بشوزه :دی
    سلام مرسی king آخی دلم سوخت واست چرا افسرده شدیییییییییییییی پس؟؟؟؟؟؟؟؟
    حق باشماس...کی گفته من ناراحتم خیلی هم سرحالم...
    ميشه ديگه بي خيال شين و اين شوخي رو تموم كنيد خواهش ميكنم ..ماشالله اين باشگاهم سريع توش شايعه درست ميشه
    گاهی یک نگاه آن قدر مهربان است که

    چشم هرگز رهایش نمی کند

    گاهی یک عشق آن قدر ماندگار است که

    زمان حریفش نمی شود

    و گــــــــــــاهی یک دوست

    آنقدر عزیز است که قلب رهایش نمی کند

  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا