abyss ocean
پسندها
5,669

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • :D:biggrin:
    اگه دعوام میکردی ک بدتر میخندیدم!!!!!!!!!!با استرس بهت زنگیدم خدایی چون من میگفتم خوابه ن میگف عمرن ک خواب نیس!
    من میگفتم نسگه، ن میگه نه!
    باز اونشم کاملا مشخصه :D

    آخه تاحالا وقتی ازخواب بیدارشدی باهات نحرفیده بودم:دی
    ازت مشخصه خخخ
    صب ک زنگیدم بت صدات گرفته بود تا نیم س بعدش میخندیدم :دی
    بیا بگیر خاله:biggrin:
    خوبم خاله خوبی؟؟سر ماخوردگیت در چ حاله؟؟
    اره باوو از همون صب ک رسیدم تو راهرو با ص روبرو شدم فهمیدم ک امروز ازون روزاس!!!!!!
    دیگه هیچی دیگه نصفشو هم ک با تلفن بت گفتم!
    اره باوو همون ایسگا خودمون گرفت مارو !900 تنها هم بود
    داشتم میترکیدم وقتی ول نمیکردی خخخ
    اره میبینم
    بسسسسسسسسه
    چقد خندیدمممممممممممممممممم دیووووووونه

    هیچی تمیزتر از این نبود ک تو زنگیدی بهم تومترو 900 پیشم بود و توهم هی س میپرسیدی!
    آبروم رفت تا جلوی خودش ب تو گفتم 900 پیشمه خخخ
    اوه راس میگی!
    مث امروز من هرچیو ک میگفتم فقط بغلیامو نهایت ساراینا میشنیدن
    اما ن ی جور میگف ک حتی استاد ازون جلو میفهمید خخخ
    سگیده بود اااااااااا

    بابا بس ک ی سری از بچه ها لزجن اییییییییییییییی
    فک کن ی درصد ب نیمچه بپره و نیمچه نشینه روی ن! :دی
    تا این حدم زرنگ نیس خخخ
    خو راس میگم دیگه!:دی
    حالا رفتیم بیرون ن سگیده بود میگف چرا نیمچه بلند شده!وجاش رو بعدمن گرفته خخخ
    آره باوو من همش میترسم شلوارش از پاش بیفته:|:|
    ای بابا گندشو دراوردیااااااا خخخخخخ

    راستی امروز سر اندیشه ما اولش چپیدیم!
    بعد حضور غیاب نکرد
    گفتیم بریم دنبال مقاله
    قرار شد با ن دوتایی بریم بیرون
    ب ن گفتم بیا سریع بریم ممکنه نیمچه بچپه بیرون اونوقت استاد اجازه بما نمیده
    گف باشه
    همین ک بلن شدم برم بیرون!!سنگینیه یکیو پشتم حسیدم ک فهمیدم ن نیس!
    کصافط چسبیده بود بهم!
    رفتیم بیرون ن عصبانی شده بود
    اون کسی جز نیمچه نبود خخخ
    مقالهه زیاااااااده هااااااااااا
    باهم ی مقاله بگیم بنظرم!نظر مثبتت چیه؟؟:دی
    بترکییییییییییییییییییییییییییییی

    چهارشنبه میهماهنگیمممم خخخخ
    هیچی خخخ
    خوب میشی
    پیش نجاتم ی فص خندیدیم تا گفت ب چی میخندین؟!
    فوز چ شاخ شده بود!حالا مقالمون با فوزینا افتاد!
    فوز گف ما کتابرو خوندیمو پاوریدیم!گف شما نمیخواد کتابو بخونید دیگه
    من گفتم واترجون با ز هماهنگیدی دیگه؟
    هی گف اره
    داشتیم میومدیم بیرون ک دیدیم فوز صدامون کرد
    ز ساخته بودنش90:weirdsmiley:
    ن باوو فک کن ی درصد تو چپونده بشینیم!
    رو اون پله های کنار چپونده!
    وااااااااااااای امروز رفتم از انزاری س بپرسم! وسطش سرعت اینترنت اومد پایین انزاری میخندید من ینی مردممممممممممممممم س اینام بودن خخخ
    من میدونم چرا خخخ
    .
    امروز ازترس گربه پیش چپونده نشستیم ما:D
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا